معنی مرعوب مرعوب ترسانیده شده، ترسیده، کسی که دچار بیم و ترس شدهوحشت زده، هراسیده، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع تصویر مرعوب فرهنگ فارسی عمید