- ملتیم
- ملتئم توضیح در نسخه آ از المعجم شمس قیس (قرن 8- 7 ه) کلمه بصورت فوق آمده
معنی ملتیم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پایبند
موافق و مناسب طبع، سازگار، آرام
لحیم شده، جوش خورده، به هم پیوسته
التیام یافته، زخمی که به هم آمده و بهبود یافته باشد
همراه، کسی که امری را بر عهده بگیرد، بر خود لازم گیرنده، بر عهده گیرنده
ملتزم رکاب: کسانی که پیاده یا سواره همراه پادشاه حرکت کنند
ملتزم رکاب: کسانی که پیاده یا سواره همراه پادشاه حرکت کنند
بر خود لازم گیرنده، بر عهده گرفته
پریشان، سینه زننده: زن
لحیم شده، چسبیده به هم پیوسته، زخمی که سر آن به هم آمده و التیام یافته
بوسه گاه، بوسیده بوسه دهنده، دهان بند نهاده، بوسنده بوسیده شده، جای بوسه. بوسه دهنده، آنکه دهان وی با نقاب یا دهان بند بسته شده
نرم خلاو (گویش خراسانی) آرام ساز گار آهسته موافق مناسب
التیام یافته
بنگرید به متلاطم: خروشان متلاطم مواج خروشان (موج دریا)
موّاج و خروشان
Mellow, Gentle, Mild, Suave, Tamely
suave, mansamente
delikatny, łagodny, miękki, łagodnie
нежный , мягкий , послушно
ніжний , м'який , м'який , лагідно
zacht, mild, tamelijk
sanft, mild, zahm
suave, mansamente
doux, de manière douce
gentile, morbido, mite, mansueto
कोमल , मृदु , सौम्य , मुलायम , मृदु रूप से
কোমল , নরম , নরমভাবে
lembut, dengan jinak
nazik, yumuşak, uysal bir şekilde