گور، قبرستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورستان، وادی خاموشان، غریبستان، گورسان، کرباس محلّه، گوردان، مروزنه، مرزغن، ستودان
گور، قَبرِستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورِستان، وادی خاموشان، غَریبِستان، گورسان، کَرباس مَحَلِّه، گوردان، مَروَزَنه، مَرزَغَن، سُتودان
جبریه، فرقه ای اسلامی که قائل به جبر می باشد و بنده را فاعل مختار نمی داند و معتقدند تمام اعمال آدمی به ارادۀ خداوند است و بنده اختیاری از خود ندارد، مجبره، (صفت نسبی، منسوب به جبر) همراه با اجبار
جبریه، فرقه ای اسلامی که قائل به جبر می باشد و بنده را فاعل مختار نمی داند و معتقدند تمام اعمال آدمی به ارادۀ خداوند است و بنده اختیاری از خود ندارد، مجبره، (صفت نسبی، منسوب به جبر) همراه با اجبار
پیروان مذهبی از مذاهب اسلامی و صاحب بیان الادیان گوید ایشان شش فرقه اند: جهمیه، افطحیه، نجاریه، ضراریه، صفاتیه، نواصبه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از جملۀ اولین مسائل مابعدالطبیعی که میان مسلمانان مورد بحث قرار گرفت فکر جبر و اختیار است. در قرآن کریم مواردی که دلیل بر جبر در امور یا اختیار در آنها باشد متعدد است و همین موارد است که مایۀ ایجاد دو دسته در مقابل یکدیگر گردید که از اواخر قرن اول هجری آغاز مشاجره با یکدیگر کردند و این دو عبارتند از مجبره و قدریه. مجبره معتقد بودند که انسان در همه اعمال خود مجبور است و خداوند اعمال او را همچنان مقدر کرد که برگ را می ریزد و آب را جاری می کند. هر فعل و عملی مخلوق باری تعالی است و انتساب اعمال به مخلوق از راه مجاز است. ازقدیمترین کسانی که به نشر این عقیده در میان مسلمانان پرداخت مردی به نام جهم بن صفوان از موالی خراسان بود که مدتی در کوفه بسرمی برد و بعد کاتب حارث بن سریج شد که در خراسان بر نصر بن سیار عامل بنی امیه خروج کرد و منهزم گردید وجهم نیز مقید و مقتول شد (128 ه. ق.) و پیروان او را جهمیه گویند. (از تاریخ ادبیات ایران، تألیف دکتر صفا ج 1 ص 51-52) : و این آیت دلیل است بر بطلان مذهب مجبره. (ابوالفتوح)
پیروان مذهبی از مذاهب اسلامی و صاحب بیان الادیان گوید ایشان شش فرقه اند: جهمیه، افطحیه، نجاریه، ضراریه، صفاتیه، نواصبه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از جملۀ اولین مسائل مابعدالطبیعی که میان مسلمانان مورد بحث قرار گرفت فکر جبر و اختیار است. در قرآن کریم مواردی که دلیل بر جبر در امور یا اختیار در آنها باشد متعدد است و همین موارد است که مایۀ ایجاد دو دسته در مقابل یکدیگر گردید که از اواخر قرن اول هجری آغاز مشاجره با یکدیگر کردند و این دو عبارتند از مجبره و قدریه. مجبره معتقد بودند که انسان در همه اعمال خود مجبور است و خداوند اعمال او را همچنان مقدر کرد که برگ را می ریزد و آب را جاری می کند. هر فعل و عملی مخلوق باری تعالی است و انتساب اعمال به مخلوق از راه مجاز است. ازقدیمترین کسانی که به نشر این عقیده در میان مسلمانان پرداخت مردی به نام جهم بن صفوان از موالی خراسان بود که مدتی در کوفه بسرمی برد و بعد کاتب حارث بن سریج شد که در خراسان بر نصر بن سیار عامل بنی امیه خروج کرد و منهزم گردید وجهم نیز مقید و مقتول شد (128 هَ. ق.) و پیروان او را جهمیه گویند. (از تاریخ ادبیات ایران، تألیف دکتر صفا ج 1 ص 51-52) : و این آیت دلیل است بر بطلان مذهب مجبره. (ابوالفتوح)
محبره. دوات. سیاهی دان. دویت. مرکب دان. ج، محابر: از مکر او تمام نپرداخت آنکه او پر کرد صدکتاب و تهی کرد محبره. ناصرخسرو. نسخۀ مکرش تمام ناید اگر من محبره سازم یکی چو چاه زباله. ناصرخسرو. متاع و اثاث طالب علمان که آن ورقی چند باشد و محبره و قلمدان بدوش و آغوش از آن بیت الاحزان بیرون کشید. (ترجمه محاسن اصفهان ص 3) سبب شادی و فراخی عیش. (ناظم الاطباء). النساء محبره، ای مظنه للحبور و السرور. (منتهی الارب)
محبره. دوات. سیاهی دان. دویت. مرکب دان. ج، محابر: از مکر او تمام نپرداخت آنکه او پر کرد صدکتاب و تهی کرد محبره. ناصرخسرو. نسخۀ مکرش تمام ناید اگر من محبره سازم یکی چو چاه زباله. ناصرخسرو. متاع و اثاث طالب علمان که آن ورقی چند باشد و محبره و قلمدان بدوش و آغوش از آن بیت الاحزان بیرون کشید. (ترجمه محاسن اصفهان ص 3) سبب شادی و فراخی عیش. (ناظم الاطباء). النساء محبره، ای مظنه للحبور و السرور. (منتهی الارب)
جعبه که در آن اسباب تحریر و قلم و دوات و کاغذ و جز آن گذارند. (ناظم الاطباء). مداددان. ج، محابر. (مهذب الاسماء). حبردان، در تداول زنان، صندوقچه. جعبه. مجری. (یادداشت مرحوم دهخدا)
جعبه که در آن اسباب تحریر و قلم و دوات و کاغذ و جز آن گذارند. (ناظم الاطباء). مداددان. ج، محابر. (مهذب الاسماء). حبردان، در تداول زنان، صندوقچه. جعبه. مجری. (یادداشت مرحوم دهخدا)