جدول جو
جدول جو

معنی مقاود - جستجوی لغت در جدول جو

مقاود
مقودها، چیزهایی که با آن ستور را دنبال خود بکشند، افسارها، مهارها، لگام ها، جمع واژۀ مقود
تصویری از مقاود
تصویر مقاود
فرهنگ فارسی عمید
مقاود
(مَ وِ)
جمع واژۀ مقود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جمع واژۀ مقود. آنچه بدان کشند از رسن و مهار و لگام و جز آن. (آنندراج) : مقاود لسان و مقالد بیان بغایت استبراق درر شکر از اصداف لطایف او نرسند. (تاریخ بیهق ص 1). اگرچه او مقاود تقلید بر سر قومی کشیده است... ما را به میدان محاربت بیرون باید شدن و از مرگ نترسیدن. (مرزبان نامه)
لغت نامه دهخدا
مقاود
جمع مقود، افسارها، لگام ها، چنبور ها، رسنها، مهارها
تصویری از مقاود
تصویر مقاود
فرهنگ لغت هوشیار
مقاود
((مَ وِ))
جمع مقود
تصویری از مقاود
تصویر مقاود
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقصود
تصویر مقصود
(پسرانه)
آنچه کسی قصد انجام آن را دارد، منظور، مطلوب و مورد نظر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مقاصد
تصویر مقاصد
مقصدها، هدف ها، مقصودها، آهنگ ها، مکانها یا چیزهایی که رسیدن به آن هدف است، جمع واژۀ مقصد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
آنکه در برابر کسی بایستد و مقاومت کند، ایستادگی کننده، پابرجا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقاعد
تصویر مقاعد
محل های قرار گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاود
تصویر معاود
مواظب، ماهر در کار خود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقصود
تصویر مقصود
قصد، نیت، مطلوب، خواسته، هدف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقالد
تصویر مقالد
مقالدمقلدها، کلیدها، جمع واژۀ مقلد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقاوس
تصویر مقاوس
اسپ تازنده، رها کننده، اندازه گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقصود
تصویر مقصود
آهنگ نموده شده، مراد، مطلوب، خواسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقدود
تصویر مقدود
نیکو بالا، مبتلا به درد شکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاعد
تصویر مقاعد
جمع مقعد، جاهای قرار گرفتن و نشستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاصد
تصویر مقاصد
اراده ها و مقصودها و آرزوها و عزیمت ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاول
تصویر مقاول
جمع مقول، زبان ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
برابری کننده با کسی در کشتی و جز آن، پایداری کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاود
تصویر معاود
خویگر، دلاور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزاود
تصویر مزاود
جمع مزود، توشه دان ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقصود
تصویر مقصود
((مَ))
مراد، نیت، خواهش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
((مُ وِ))
مقاومت کننده، ایستادگی کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقاصد
تصویر مقاصد
((مَ ص))
جمع مقصد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
پایدار، ایستا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مقصود
تصویر مقصود
آهنگ، آهنگیده، خواست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
Durable, Resilient, Stanch, Sturdy, Tenacious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
durable, résilient, étanchéité, robuste, tenace
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
durável, resiliente, estanque, robusto, tenaz
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
trwały, odporny, hermetyczny, solidny, uparty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
прочный , устойчивый , герметичный , упорный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
міцний , стійкий , герметичний , міцний , впертий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
duurzaam, veerkrachtig, dicht, stevig, vasthoudend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
haltbar, resilient, abgedichtet, robust, zäh
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
duradero, resiliente, estanco, robusto, tenaz
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقاوم
تصویر مقاوم
durevole, resiliente, ermetico, robusto, tenace
دیکشنری فارسی به ایتالیایی