جمع واژۀ مقود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جمع واژۀ مقود. آنچه بدان کشند از رسن و مهار و لگام و جز آن. (آنندراج) : مقاود لسان و مقالد بیان بغایت استبراق درر شکر از اصداف لطایف او نرسند. (تاریخ بیهق ص 1). اگرچه او مقاود تقلید بر سر قومی کشیده است... ما را به میدان محاربت بیرون باید شدن و از مرگ نترسیدن. (مرزبان نامه)