مقامه. جای نشستن. مجلس: من بر گوشه ای از آن هنگامه و برطرفی از آن مقامه متفکر آن مقالت و متحیر آن حالت بودم. (مقامات حمیدی چ اصفهان ص 17). و رجوع به مقامات شود، خطبۀ منظوم و منثور. خطبه یا سخنان ادبی به نثر فنی ومصنوع توأم با اشعار و امثال و مشحون به صنایع بدیعی اعم از لفظی و معنوی، مانند مقامات بدیعی و مقامات حریری در عربی و مقامات حمیدی در زبان فارسی. ج، مقامات: این هر دو مقامۀ سابق و لاحق که به عبارت تازی و لغت حجازی ساخته و پرداخته شده است اگرچه بر هر دو مزید نیست، اما عوام عجم را مفید نه. (مقامات حمیدی چ اصفهان ص 4). و رجوع به مقامات شود
مقامه. جای نشستن. مجلس: من بر گوشه ای از آن هنگامه و برطرفی از آن مقامه متفکر آن مقالت و متحیر آن حالت بودم. (مقامات حمیدی چ اصفهان ص 17). و رجوع به مقامات شود، خطبۀ منظوم و منثور. خطبه یا سخنان ادبی به نثر فنی ومصنوع توأم با اشعار و امثال و مشحون به صنایع بدیعی اعم از لفظی و معنوی، مانند مقامات بدیعی و مقامات حریری در عربی و مقامات حمیدی در زبان فارسی. ج، مقامات: این هر دو مقامۀ سابق و لاحق که به عبارت تازی و لغت حجازی ساخته و پرداخته شده است اگرچه بر هر دو مزید نیست، اما عوام عجم را مفید نه. (مقامات حمیدی چ اصفهان ص 4). و رجوع به مقامات شود
جای نشستن. ج، مقامات. (منتهی الارب) (آنندراج). مجلس و محل نشستن. (ناظم الاطباء). مجلس. ج، مقامات. (اقرب الموارد). و رجوع به مقامه شود، گروه از مردم. (منتهی الارب) (آنندراج). جماعتی از مردمان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بیان سرگذشت. شرح واقعه: المقامه فی معنی ولایهالعهد بالامیر شهاب الدوله مسعود و ماجری من احواله. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 111)
جای نشستن. ج، مقامات. (منتهی الارب) (آنندراج). مجلس و محل نشستن. (ناظم الاطباء). مجلس. ج، مقامات. (اقرب الموارد). و رجوع به مقامه شود، گروه از مردم. (منتهی الارب) (آنندراج). جماعتی از مردمان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بیان سرگذشت. شرح واقعه: المقامه فی معنی ولایهالعهد بالامیر شهاب الدوله مسعود و ماجری من احواله. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 111)
مقامه در فارسی نشستنگه (مجلس) در باغ بگشاد سالار بار نشستنگهی ساخت بس شاهوار، سخنرانی گفتار، پایگاه، نوشته آهنگین، گامه در سوفیگری مجلس، خطبه، شرح داستان بیان سر گذشت، مقاله ای ادبی که به نثر فنی مشحون به صنایع بدیعی و توام با اشعار و امثال آورده شود مانند: مقامات بدیعی و مقامات حریری (در عربی) و مقامات حمیدی (در فارسی)، جمع مقامات
مقامه در فارسی نشستنگه (مجلس) در باغ بگشاد سالار بار نشستنگهی ساخت بس شاهوار، سخنرانی گفتار، پایگاه، نوشته آهنگین، گامه در سوفیگری مجلس، خطبه، شرح داستان بیان سر گذشت، مقاله ای ادبی که به نثر فنی مشحون به صنایع بدیعی و توام با اشعار و امثال آورده شود مانند: مقامات بدیعی و مقامات حریری (در عربی) و مقامات حمیدی (در فارسی)، جمع مقامات
مانش، درنگیدن، گزاردن برپاداشتن اقامت یا اقامه نماز (صلوه)، تکبیری که برای بر پا کردن نماز گویند. یا اقامه خیام کردن، چادرها را نصب کردن، یا اقامه شهود کردن، شاهد آوردن
مانش، درنگیدن، گزاردن برپاداشتن اقامت یا اقامه نماز (صلوه)، تکبیری که برای بر پا کردن نماز گویند. یا اقامه خیام کردن، چادرها را نصب کردن، یا اقامه شهود کردن، شاهد آوردن