- مقابح
- قبح ها، زشتی ها، جمع واژۀ قبح
معنی مقابح - جستجوی لغت در جدول جو
- مقابح
- جمع قبح، ناپسندیدگان، زشت ها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
با هم دشنام دادن
روبه رو، روبرو
مقبره ها، گورها، قبرستان ها، محل های دفن مردگان، جاهایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد، گورستان ها، جمع واژۀ مقبره
قبضه ها و دسته های شمشیر و امثال آنکه به دست گرفته می شوند
بهره گیر بهره ستان سود خوار بهره کار سود گیرنده ربح گیرنده جمع مرابحین
جمع مذبح، کشتارگاه ها کرپانگاهان جمع مذبح
جمع مصباح، چراغ ها، کاسه ها، جام های غار جی
رویارو، مواجه، روبرو
جمع مقبض، دسته ها دسته های کارد دسته های شمشیر جمع مقبض
جمع مقبره، گورستان ها جمع مقبر و مقبره گورستانها
رو به رو، برابر
Opposite
oposto
gegenüber
przeciwny
противоположный
протилежний
tegenovergesteld
opuesto
opposé
opposto
विपरीत
বিপরীত
berlawanan
kinyume