معنی مقابل
مقابل
((مُ بِ))
روبرو، برابر، معادل، مساوی، ضد، مخالف
تصویر مقابل
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مقابل
مقابل
مقابل
روبه رو، روبرو
فرهنگ واژه فارسی سره
مقابل
مقابل
رویارو، مواجه، روبرو
فرهنگ لغت هوشیار
مقابل
مقابل
رو به رو، برابر
فرهنگ فارسی عمید
مقابل
مقابل
Opposite
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مقابل
مقابل
oposto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مقابل
مقابل
gegenüber
دیکشنری فارسی به آلمانی
مقابل
مقابل
przeciwny
دیکشنری فارسی به لهستانی
مقابل
مقابل
противоположный
دیکشنری فارسی به روسی
مقابل
مقابل
протилежний
دیکشنری فارسی به اوکراینی