- مغبه
- پایان کار، پایان هر چیز
معنی مغبه - جستجوی لغت در جدول جو
- مغبه
- مغبه در فارسی: پایان سرانجام پایان کار فرجام پایان کار انجام
- مغبه ((مَ غَ بَّ یا بُِ))
- پایان کار، انجام، جمع مغبات. سوء مغبه، سوء عاقبت، بدفرجامی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یازش گراه گرایش
موش درختی از جانوران
قسمی از ساز نوازندگی
فریب، مسخره
بیدار کننده، آگاه کننده
غبار آلوده، گردآلوده، تیره رنگ
آنکه یا آنچه به چیزی تشبیه شود مانند شده
فریب خورده و بازی داده شده، فریفته، مسخره، برای مثال تن خویشتن سغبه دونان کنند / ز دشمن تحمل زبونان کنند (سعدی۱ - ۱۳۱)
مایه مایه آنچه بدو (بدان) است. یا مابه الاحتیاج. آنچه که مورد احتیاج است. یا مابه الاختلاف. آنچه که مورد اختلاف است مایه گفتگو مایه کشمکش یا ما به الاشتراک. آنچه در یمان افراد یک نوع یا انواع یک جنس مشترک باشد مقابل ما به الامتیاز و آن کلیی است که همه افراد آن کلی در آن با هم اشتراک داشته باشمد. یا ما به التعهد. مال یا عملی که کسی تعهد اجرای آن را کرده آنچه درباره آن تعهد صورت گرفته. یا مابه النزاع. آنچه که مورد نزاع است مایه کشمکش
محبت در فارسی: دوستی دوشاکی مهر کاری همبراتی سنارش
مونث مرغب جمع مرغبات. مونث مرغب جمع مرغبات
گرسنگی
مثل و مانند
گرسنگی، نیاز
مضبه در فارسی سوسمار ناک زمین پر سوسمار زمینی که در آن سوسمار فراوان باشد، جمع مضاب
گل ارمنی
زیر بغل، تنلای: هر بخش تن که تا شدنی باشد چون کشاله ران بغل، بیخ ران، جمع مغابن
گرد آلوده تیره رنگ، گرد آلوده غبار آلوده مغبر} خود عدل خسروان را جز عدل چیست حاصل زین جیفه گاه جانی زین مغ سرای مغبر) (خاقانی. سج. 189) غبار آلود، تیره رنگ
فرزند مغ
مغیبه در فارسی مونث مغیب گمشده مغیبه در فارسی مونث مغیب شو گم مونث مغیب زنی که شوهر وی غایب باشد، جمع مغیبات. مونث مغیب، جمع مغیبات
مکبه در فارسی: سر پوش سر پوش: (آن طبق بیاوردند و از دور مکبه برداشتند) (بیهقی. فض. 188)
هشدار دهنده هشیار کننده آگاه کننده هوشیار کننده
هفت (جرعه)، کار زشت
گول مونث وغب
سرپوش ظرف
گوشت بویناک