جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مکبه

مکبه

مکبه
مکبه در فارسی: سر پوش سر پوش: (آن طبق بیاوردند و از دور مکبه برداشتند) (بیهقی. فض. 188)
مکبه
فرهنگ لغت هوشیار

مکبه

مکبه
آنچه بر سر طبق افکنند. (مهذب الاسماء). سرپوش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مکبه

مکبه
به لغت مراکش، چرخه و کلافه. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا

مکبه

مکبه
مکبه. سرپوش. نهنبن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فرموده بود تا سر حسنک پنهان از ما آورده بودند و بداشته در طبقی با مکبه پس گفت نوباوه ای آورده اند از آن بخوریم همگان گفتند خوریم، گفت بیارید آن طبق بیاوردند و از دور مکبه برداشتند. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 188). خوردنیها دست به دست غلامان مطبخ بدادندی اندر ظرفهای زرین و مکبه ها به جواهر. (مجمل التواریخ والقصص). چون مکبه که بر سر چیزی نهند. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا

رکبه

رکبه
زانو، آرنج از هر جانور ، سواری محل اتصال ران و ساق پا زانو جمع رکب رکبات
فرهنگ لغت هوشیار

سکبه

سکبه
سبوسه سر شوره سر زه نیام، توره سر آشی که از سرکه و گوشت و بلغور و میوه خشک پزند و آن چنانست که گندم را بلغور کنند و در سرکه بخیسانند و خشک کنند و هر وقت که خواهند صرف نمایند سرکه با آش سرکه
فرهنگ لغت هوشیار