ستبر، آگنده، تره نازک، شیر خوش، میوه تازه، شتر تیز رو، آگندگی، ستبری، ربودن، کشیدن، بر کم کسی زدن (کم معده)، تباه شدن، کم تباهی، خایه روباه (خصیه الثعلب) آماده تیار شده، شمرده شده آماده کننده تیار کننده آماده مهیا، مرتب شده، حساب شده شمرده شده. آماده کننده مهیا کنندهستبر، آگنده، تره نازک، شیر خوش، میوه تازه، شتر تیز رو، آگندگی، ستبری، ربودن، کشیدن، بر کم کسی زدن (کم معده)، تباه شدن، کم تباهی، خایه روباه (خصیه الثعلب) آماده تیار شده، شمرده شده آماده کننده تیار کننده آماده مهیا، مرتب شده، حساب شده شمرده شده. آماده کننده مهیا کننده
میانگین، عددی که از جمع کردن چند عدد و تقسیم آن بر تعداد آن اعداد حاصل می شود تعدیل کنندهمیانگین، عددی که از جمع کردن چند عدد و تقسیم آن بر تعداد آن اعداد حاصل می شود تعدیل کننده
مرکز چیزی، در علم زمین شناسی جا و مرکز فلزات و سنگ ها که در زیر یا روی زمین به طور طبیعی انباشته شده، کانمرکز چیزی، در علم زمین شناسی جا و مرکز فلزات و سنگ ها که در زیر یا روی زمین به طور طبیعی انباشته شده، کان
عضوی از بدن انسان یا حیوان که غذا در آن داخل و هضم میشود و در سمت چپ بدن انسان قرار گرفته استعضوی از بدن انسان یا حیوان که غذا در آن داخل و هضم میشود و در سمت چپ بدن انسان قرار گرفته است
نابود کننده، تهی دست درویش نیاز مند اعدام کننده نابود سازنده، فقیر تهی دست درویشنابود کننده، تهی دست درویش نیاز مند اعدام کننده نابود سازنده، فقیر تهی دست درویش
مرکزچیزی، جایی در زیر یا روی زمین که در آن فلزات یا سنگ های مخصوص انباشته شده، جمع معادنمرکزچیزی، جایی در زیر یا روی زمین که در آن فلزات یا سنگ های مخصوص انباشته شده، جمع معادن
راست و درست شده، میانگین چیزی، نمرات حاصل قسمت مجموع نمره های دروس هر شاگردراست و درست شده، میانگین چیزی، نمرات حاصلِ قسمت مجموع نمره های دروس هر شاگرد