به یک سو شونده و کناره گزیننده و جای دور رونده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). به یک سو شونده و کناره گزیننده. (آنندراج). دور شونده و فرود آینده به جایی. (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). و رجوع به اعتناز شود
به یک سو شونده و کناره گزیننده و جای دور رونده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). به یک سو شونده و کناره گزیننده. (آنندراج). دور شونده و فرود آینده به جایی. (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). و رجوع به اعتناز شود
مجتمع و ممتلی و پر. (ناظم الاطباء) : کتاب مکتنز بالفوائد، کتابی پر از فواید. (از اقرب الموارد). انباشته. آکنده. پر. زفت که متخلخل و میان تهی نباشد. که انباشته وپر بود. که رخو نباشد. صلب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، ظاهراً در شاهد زیر بمعنی خطی که پر و کم فاصله یا بی فاصله خطوط از یکدیگر نوشته شده باشد: رأیت فهرستها فی وقف الجامع بمروفی ستین ورقه بخط مکتنز. (معجم الادباء، ترجمه ابوریحان بیرونی) ، رجل مکتنزاللحم، مردی که دارای گوشت بسیار و سخت باشد. (از اقرب الموارد)
مجتمع و ممتلی و پر. (ناظم الاطباء) : کتاب مکتنز بالفوائد، کتابی پر از فواید. (از اقرب الموارد). انباشته. آکنده. پر. زفت که متخلخل و میان تهی نباشد. که انباشته وپر بود. که رخو نباشد. صلب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، ظاهراً در شاهد زیر بمعنی خطی که پر و کم فاصله یا بی فاصله خطوط از یکدیگر نوشته شده باشد: رأیت فهرستها فی وقف الجامع بمروفی ستین ورقه بخط مکتنز. (معجم الادباء، ترجمه ابوریحان بیرونی) ، رجل مکتنزاللحم، مردی که دارای گوشت بسیار و سخت باشد. (از اقرب الموارد)
تیماردارنده و اهتمام کننده. (غیاث) (آنندراج) (از اقرب الموارد). مشغول به سعی و کوشش و رنج. (ناظم الاطباء). اعتناکننده: و در استخلاص بواسطۀ ارباب قدرت و اهل اختصاص، که به راستی همه مشفق و معتنی بودند، به هر طریق می کوشید. (نفثهالمصدور چ یزدگردی ص 64)
تیماردارنده و اهتمام کننده. (غیاث) (آنندراج) (از اقرب الموارد). مشغول به سعی و کوشش و رنج. (ناظم الاطباء). اعتناکننده: و در استخلاص بواسطۀ ارباب قدرت و اهل اختصاص، که به راستی همه مشفق و معتنی بودند، به هر طریق می کوشید. (نفثهالمصدور چ یزدگردی ص 64)
آن جایی که گردن کوهها از سر آب ظاهر و نمایان می گردد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). ابتدای خارج شدن توده ریگهای دراز کشیده از سراب. (از اقرب الموارد)
آن جایی که گردن کوهها از سر آب ظاهر و نمایان می گردد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). ابتدای خارج شدن توده ریگهای دراز کشیده از سراب. (از اقرب الموارد)
دست در گردن یکدیگری اندازنده در حرب. (آنندراج) (از منتهی الارب). کسی که در جنگ دست در گردن دیگری می اندازد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ستم کننده بر کسی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ظالم و ستمگر و به قهر و باطل گیرنده. (ناظم الاطباء). و رجوع به اعتناش شود
دست در گردن یکدیگری اندازنده در حرب. (آنندراج) (از منتهی الارب). کسی که در جنگ دست در گردن دیگری می اندازد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ستم کننده بر کسی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ظالم و ستمگر و به قهر و باطل گیرنده. (ناظم الاطباء). و رجوع به اعتناش شود
تیمار دارنده، به شمار آورنده، کوشنده اعتنا کننده اعتمام کننده تیماردارنده: و در استخلاص بواسطه ارباب قدرت و اهل اختصاص که براستی همه مشفق و معتنی بودند بهر طریق می کوشید
تیمار دارنده، به شمار آورنده، کوشنده اعتنا کننده اعتمام کننده تیماردارنده: و در استخلاص بواسطه ارباب قدرت و اهل اختصاص که براستی همه مشفق و معتنی بودند بهر طریق می کوشید