جدول جو
جدول جو

معنی معبش - جستجوی لغت در جدول جو

معبش
(مُبَ)
کودک ختنه کرده، اصلاح یافته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معبر
تصویر معبر
محل عبور گذر، گذرگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معبر
تصویر معبر
تعبیر شده، خواب تعبیر شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معبر
تصویر معبر
کسی که تعبیر خواب می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معبد
تصویر معبد
محل عبادت، عبادتگاه، پرستشگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معبر
تصویر معبر
آنچه به وسیلۀ آن از روی نهر عبور کنند، پل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاش
تصویر معاش
زندگی، زندگانی، آنچه به وسیلۀ آن زندگی می کنند، از خوردنی و نوشیدنی، وسیلۀ زندگانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاش
تصویر معاش
زندگانی، زیست
فرهنگ لغت هوشیار
تشنگی زای آنچه که تشنگی آرد. توضیح داروی را نامند که طبیعت را مشتاق ترویح سازد اعم از آنکه ترویح باب شود مانند معده و جگر و یا بهوای بارد مثل ریه. تشنگی آور تولید عطش کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معبر
تصویر معبر
گذرگاه رود، جای گذر از کرانه دریا و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معبد
تصویر معبد
پرستشگاه، جای عبادت، نماز خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معبا
تصویر معبا
راه روش بسیجیده، آماده ساخته فارسی گویان از عباء وستر پوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معبد
تصویر معبد
((مَ بَ))
جای عبادت، پرستش گاه، جمع معابد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معاش
تصویر معاش
((مَ))
اسباب و وسایل زندگی، جای زندگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معبا
تصویر معبا
((مُ عَ بّ))
تعبیه شده، مهیا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معبد
تصویر معبد
((مُ عَ بَّ))
گرامی داشته، مکرم، راه کوفته و هموار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معبر
تصویر معبر
((مَ بَ))
محل عبور، گذرگاه، پل و هر آنچه که با آن بتوان از رود عبور کرد، کشتی، جمع معابر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معبس
تصویر معبس
((مُ عَ بَّ))
ترش رو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معبر
تصویر معبر
((مُ عَ بِّ))
کسی که تعبیر خواب می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معبر
تصویر معبر
گذرگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معاش
تصویر معاش
روزی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معبد
تصویر معبد
زیگورات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معاش
تصویر معاش
Sustenance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معاش
تصویر معاش
subsistance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از معاش
تصویر معاش
sustento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از معاش
تصویر معاش
penghidupan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از معاش
تصویر معاش
जीवन यापन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از معاش
تصویر معاش
sostentamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از معاش
تصویر معاش
пропитание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معاش
تصویر معاش
levensonderhoud
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از معاش
تصویر معاش
прожиток
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معاش
تصویر معاش
utrzymanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از معاش
تصویر معاش
Lebensunterhalt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معاش
تصویر معاش
sustento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معاش
تصویر معاش
geçim
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی