- مظان
- جمع مظنه، گمان برده ها گمان رفته ها بد گمانی ها جمع مظنه: در مظان استجابت دعا مرا فراموش نکنید. یا مظان تهمت (تهم)، کسی که درباره اوگمان تهمت رود
معنی مظان - جستجوی لغت در جدول جو
- مظان ((مَ نّ))
- جمع مظنه
- مظان
- مظنه ها، جاهایی که گمان وجود چیزی در آن برود، جاهای گمان بردن، نرخ و ارزش کالاها، جمع واژۀ مظنه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بین، وسط
جا، جایگاه
خوار شده، خوار وزار
رایگان، بی عوض، مفت، مجانی
گازی بی رنگ، بی بو، بی طعم، سبک تر از هوا و قابل احتراق که با شعلۀ زرد در هوا می سوزد و در مرداب، فاضلاب و معادن زغال سنگ یافت می شود، گاز مرداب
درختی با شاخه های راست، دراز، گره دار و محکم که از آن نیزه می سازند
وسط، درون، داخل، در علم زیست شناسی کمر، کمربند، غلاف
میان بستن: کمربند بستن، کنایه از آماده شدن برای کاری
میان بستن: کمربند بستن، کنایه از آماده شدن برای کاری
تشنه نرینه، چهره اسخوانی
گازی است بی بو و بی رنگ و قابل نفوذتر و سبکتر از هوا که اولین ترکیب سلسله هیدروکربورهای اشباع شده است
بی عوض، رایگان
شاهسپرم چینی از گیاهان
زغال اخته از گیاهان، درخت زبان گنجشک، نیزه استوار زغال اخته
جمع مظله، سایبان ها چترها چادر ها جمع مظله
جمع مغ. یا باده مغان. شرابی که زردشتیان بعمل آورند: (کاین یک دو سه روز عمر باقی است از دست مده می مغان را)
جایباش جایگاه جایگاه جای باش منزل: قومی همه جا معان معنی دلشان همه جا معان معنی. (مقدمه لباب الالباب)
پر ممتلی
جایگاه، موضع بودن چیزی
هنان (منت نهنده)، نیکی کننده بسیار نیکویی کننده، منت نهنده، یکی از صفات خدای تعالی است
وسط هر چیز مانند میان مجلس و شهر و یا میان باغ و امثال آن
بزرگان
((مِ))
فرهنگ فارسی معین
گازی است بی بو و بی رنگ و قابل نفوذتر و سبک تر از هوا که اولین ترکیب سلسله هیدروکربورهای اشباع شده است. این گاز در طبیعت از تجزیه و پوسیده شدن بقایای موجودات زنده خصوصاً فساد گیاهان در مرداب ها ح اصل می شود و به همین جهت آن را به نا
وسط، کمر، درون، داخل، بین
منزل، جایگاه
جا، محل، جایگاه
مکان ابرش: زمینی که در آن گیاهان بسیار به رنگ های مختلف باشد
مکان ابرش: زمینی که در آن گیاهان بسیار به رنگ های مختلف باشد