جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مجان

مجان

مجان
جَمعِ واژۀ ماجن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (اقرب الموارد). و رجوع به ماجن شود
لغت نامه دهخدا

مجان

مجان
رایگان. (دهار). رایگان و گویند اخذه مجاناً، ای بلابدل. (منتهی الارب). مفت و هرزه و رایگان. (غیاث) (آنندراج). آنچه بلاعوض باشد یا بخشش چیزی بدون بها. (از اقرب الموارد) :
مرد میراثی چه داند قدر مال
رستمی جان کند، مجان یافت زال.
مولوی.
، آب بسیار و فراخ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، بسیار و بسنده از هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

مجان

مجان
جَمعِ واژۀ مِجَن ّ. (منتهی الارب). ج ِمجن و مِجَنَّه. (اقرب الموارد). رجوع به مجن شود
لغت نامه دهخدا

مرجان

مرجان
گیاهی دریایی، معرب از سریانی، جانور بی مهره کوچک دریایی، بقایای قرمز رنگ رسوب یافته از همین جانور که در جواهرسازی کاربرد دارد
مرجان
فرهنگ نامهای ایرانی