جدول جو
جدول جو

معنی مضوز - جستجوی لغت در جدول جو

مضوز(مَ)
شتر مادۀ سالخورده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). ماده شتر مسن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملوز
تصویر ملوز
دارای مغز بادام، بادامی شکل، شبیه بادام
فرهنگ فارسی عمید
نوعی جاندار مرجانی متحرک شبیه چتر دسته کوتاه که چند بازوی دراز از آن آویزان است، چتر دریایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
پروانه، اجازۀ رسمی که از طرف دولت برای انجام کاری معیّن صادر شود، اجازه نامه، لیسانس، حکم، فرمان، اذن، اجازه، لهی، پروانچه، جواز
اجازه دهنده، تجویز کننده
فرهنگ فارسی عمید
(مُ جَوْ وِ)
روادارندۀ کاری. (غیاث). روادارنده و رواگردانندۀ کاری. (آنندراج). کسی که تجویز می کند روایی و ناروایی چیزی را و رخصت می دهد کردن و یا نکردن کاری را. (ناظم الاطباء). روایی دهنده. روایی بخش. روا دارنده. روا کننده. تجویز کننده، مجوز قانونی داشتن یا نداشتن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مُ جَوْ وِ)
حسن بن سهل مجوز محدث است. (منتهی الارب). حسن بن سهل به این نسبت اشتهار دارد. (از انساب سمعانی). محدث در نظر مسلمانان به عنوان یک فرد متخصص در علم حدیث شناخته می شود که تلاش دارد تا روایات پیامبر اسلام را بدون کم و کاست به نسل های بعدی منتقل کند. این افراد با بهره گیری از دانش رجال و درایه حدیث، توانایی تشخیص صحت احادیث را دارند و در صورت صحت، این احادیث را ثبت و نقل می کنند تا از تحریف یا تغییر در سنت نبوی جلوگیری شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از معوز
تصویر معوز
جامه ژنده، شاونی گهواره پوش پارچه ای که بر گهواره افکنند
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی چتر دریایی اروس دریا هر یک از جانورانی که عمل تولید مثل را در کلنی هیدوئید که جزو شاخه کیسه تنان هستند بعهده دارند. مدوزها ابتدا بروی پایه های کلنی یک هیدورئید بوجود میایند ولی پس از تکامل زندگی آزاد و پلاژیکی را شروع میکنند. شکل خارجی این جانوران شبیه یک چتر است و بهمین جهت آنها را چتر دریایی نیز مینامند حرکت مدوز بواسطه جهش های متوالی که بانقباضات چتر مربوط است انجام میگیرد، رده ای از کیسه تنان که بحالت آزاد میزیند و جزو رده سیفوزوئرها یا آکالف ها میباشند. این جانوران نیز شبیه چترند وسابقا آنها را با مدوز هیدروئیدها اشتباه میکردند ولی مدوزهای اخیر (یعنی آکالف ها) از مدوز هیدوئیدها بسیار بزرگترند و حتی جنسهایی از آنها مشاهده شده که قطر چترشان بالغ بر 5، 2 متر بوده است در حالیکه مدوز هیدروئیدها 1 تا 2 سانتیمتر بیشتر قطر ندارند چتر دریایی عروس دریایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
تجویز شده و روا داشته شده، حلال، اجازه دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملوز
تصویر ملوز
بادامی شکل شبیه ببادام، بشکل لوزی: (قیسی... شکافته ملوز 500 من) (مکاتبات رشیدی)، خرمای پر کرده از بادام و جوزاغند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
((مُ جَ وِّ))
تجویز شده، روا داشته شده، اجازه نامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملوز
تصویر ملوز
((مُ لَ وَّ))
بادامی شکل، شبیه به بادام، به شکل لوزی، خرمای پر کرده از بادام و جوزاغند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
پروانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
رخصةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
Authorization, License
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
autorisation, licence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
授权 , 许可 , 许可证
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
اجازت , لائسنس , لائسنس
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
許可 , 許可証 , 免許
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
idhini, leseni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
การอนุญาต , ใบอนุญาต
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
인가 , 면허
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
הרשאה , רישיון , רִשְׁיוּ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
autorizzazione, licenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
yetkilendirme, lisans
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
otorisasi, lisensi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
অনুমোদন , লাইসেন্স
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
प्राधिकरण , लाइसेंस
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
autorización, licencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
авторизація , ліцензія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
авторизация , лицензия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
autoryzacja, licencja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
Genehmigung, Lizenz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
autorização, licença
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
autorisatie, licentie, vergunning
دیکشنری فارسی به هلندی