جدول جو
جدول جو

معنی مجوز

مجوز((مُ جَ وِّ))
تجویز شده، روا داشته شده، اجازه نامه
تصویری از مجوز
تصویر مجوز
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مجوز

مجوز

مجوز
پَروانه، اجازۀ رسمی که از طرف دولت برای انجام کاری معیّن صادر شود، اِجازه نامه، لیسانس، حُکم، فَرمان، اِذن، اِجازه، لِهی، پَروانَچه، جَواز
اجازه دهنده، تجویز کننده
مجوز
فرهنگ فارسی عمید