جدول جو
جدول جو

معنی مضموم - جستجوی لغت در جدول جو

مضموم
جمع شده، گرد آورده شده، در نحو کلمه ای که حرکت ضمه داشته باشد، ضمه دار
تصویری از مضموم
تصویر مضموم
فرهنگ فارسی عمید
مضموم
(مَ)
ضمیمه شده و افزوده شده. پیوسته شده و بهم جمع شده. (ناظم الاطباء) : و امروز که این تصنیف میکنم با این شغل است وبریدی بر این مضموم و از دوستان قدیم من است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 275). و دیگر کتاب هندوان بدان مضموم گردد. (کلیله و دمنه) ، اسمی که دارای ضمه باشد. (ناظم الاطباء) ، حرفی با پیش. حرفی با حرکت ضمه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
مضموم
ضمیمه شده و افزوده شده، پیوسته شده
تصویری از مضموم
تصویر مضموم
فرهنگ لغت هوشیار
مضموم
((مَ))
ملحق شده، ضمیمه شده، واژه ای که دارای ضمه باشد
تصویری از مضموم
تصویر مضموم
فرهنگ فارسی معین
مضموم
ضمه دار
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مضمون
تصویر مضمون
تم (Theme) مضمون یا درون مایه به معنی موضوع یا محور اصلی یک اثر هنری، ادبی یا فیلم است که ایده های اصلی و پیام های مرکزی آن را منعکس می کند. مضمون می تواند مفاهیم گسترده ای را در بر گیرد و به شکلی معنادار و عمیق در اثر هنری یا ادبی جای گرفته باشد. این مفاهیم می توانند شامل احساسات، ایده ها، اخلاقیات، یا موضوعات اجتماعی باشند.
مثال هایی از مضمون ها در آثار هنری و ادبی:
1. عشق : مضمون عشق در بسیاری از داستان ها، شعرها و فیلم ها دیده می شود، مانند `رومئو و ژولیت` اثر ویلیام شکسپیر.
2. قدرت و فساد : مضمون قدرت و فساد در داستان ها و فیلم هایی که به بررسی تاثیر قدرت بر افراد و جامعه می پردازند، مانند `ارباب حلقه ها` اثر جی.آر.آر. تالکین.
3. مبارزه برای آزادی : مضمون مبارزه برای آزادی در آثار ادبی و سینمایی که به تلاش های افراد یا گروه ها برای رسیدن به آزادی و عدالت می پردازند، مانند `12 سال بردگی` یا `رستگاری در شاوشنک`.
4. هویت و خودشناسی : مضمون هویت و خودشناسی در داستان ها و فیلم هایی که به بررسی فرآیند شناخت و قبول خود می پردازند، مانند `زندگی پی` اثر یان مارتل.
5. تضادهای اخلاقی : مضمون تضادهای اخلاقی در آثاری که به بررسی انتخاب های دشوار و مسائل اخلاقی پیچیده می پردازند، مانند `جنایت و مکافات` اثر فئودور داستایوفسکی.
ویژگی های یک مضمون:
1. عمق و پیچیدگی : مضمون ها به طور معمول دارای عمق و پیچیدگی هستند و به بررسی مسائل اساسی زندگی می پردازند.
2. ارتباط با مخاطب : مضمون ها باید به گونه ای باشند که مخاطب بتواند با آن ها ارتباط برقرار کند و احساسات و تجربیات خود را درک کند.
3. انسجام در اثر : مضمون باید به طور مداوم در سراسر اثر حضور داشته باشد و با عناصر دیگر داستان یا اثر هنری هماهنگ باشد.
4. انعکاس ارزش ها و باورها : مضمون ها معمولاً ارزش ها، باورها و تجربیات نویسنده یا هنرمند را منعکس می کنند.
مضمون ها جزء اساسی هر اثر هنری و ادبی هستند و به آن عمق و معنای بیشتری می بخشند.
موضوع، طرح، پیام، مفهوم، دیدگاه اجتماعی یا حال و هوایی کلی که بر یک اثر هنری حاکم است
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از مسموم
تصویر مسموم
زهرآلود، دارای اثرات زیانبار و ناخوشایند مثلاً فضای مسموم سیاسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشموم
تصویر مشموم
بوییده شده، آنچه به قوۀ شامه احساس شود، آنچه با بوییدن درک شود، بوییدنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محموم
تصویر محموم
تب کرده، تب دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغموم
تصویر مغموم
غم زده، غمناک، اندوهگین، اندوهناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مذموم
تصویر مذموم
زشت، ناپسند، مذمت کرده شده، نکوهیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماموم
تصویر ماموم
کسی که در نماز به پیش نماز اقتدا می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
آنچه از کلامی مفهوم شود، موضوع کلام، معنی، مطلب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهموم
تصویر مهموم
اندوهگین، دلتنگ
فرهنگ فارسی عمید
(مَ مَ)
تأنیث مضموم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
پذیرفتار گشته، متعهد شده، در میان گرفته شده، آنچه از کلامی مفهوم شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهموم
تصویر مهموم
محزون، دلتنگ، حزین، غمنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغموم
تصویر مغموم
غمگین، اندوهگین، محزون، حزین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشموم
تصویر مشموم
بوییده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسموم
تصویر مسموم
کشته شده به زهر، زهر داده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذموم
تصویر مذموم
سرزنش شده، مذمت کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محموم
تصویر محموم
تب کرده تبدار تب کرده تب دار: عبارتی چون هذیان محموم نا مفهوم
فرهنگ لغت هوشیار
پسنماز آنکه پشت سر امام نماز گزارد پس نماز جمع مامومین مقابل امام پیش نماز: در جماعت و احکام آن و حکم امام و ماموم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهموم
تصویر مهموم
((مَ))
اندوهگین، غمگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مغموم
تصویر مغموم
((مَ))
اندوهگین، غمگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مسموم
تصویر مسموم
((مَ))
زهرخورده، آلوده به زهر، سمّی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
((مَ))
در میان گرفته شده، معنی، مفهوم، مطلب، جمع مضامین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشموم
تصویر مشموم
((مَ))
بوییده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مذموم
تصویر مذموم
((مَ))
نکوهیده، سرزنش شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محموم
تصویر محموم
((مَ))
تب کرده، تب دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مأموم
تصویر مأموم
((مَ))
آنکه از امامی پیروی کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مذموم
تصویر مذموم
نکوهیده، ناروا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
درونمایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مضمون
تصویر مضمون
Gist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مغموم
تصویر مغموم
Overwhelmed
دیکشنری فارسی به انگلیسی