جدول جو
جدول جو

معنی ماموم

ماموم
کسی که در نماز به پیش نماز اقتدا می کند
تصویری از ماموم
تصویر ماموم
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ماموم

ماموم

ماموم
پسنماز آنکه پشت سر امام نماز گزارد پس نماز جمع مامومین مقابل امام پیش نماز: در جماعت و احکام آن و حکم امام و ماموم
فرهنگ لغت هوشیار

مامور

مامور
آنکه برای انجام کاری معیّن و منصوب می شود، امر شده، فرمان داده شده
مامور
فرهنگ فارسی عمید