کسی که داخل به وقت چاشتگاه شده باشد. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). کسی که در چاشتگاه می آید. (ناظم الاطباء) ، آنکه کاری را در چاشتگاه می کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
کسی که داخل به وقت چاشتگاه شده باشد. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). کسی که در چاشتگاه می آید. (ناظم الاطباء) ، آنکه کاری را در چاشتگاه می کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
موزه بزرگان، جامه زبر نوعی از موزه که صلحا و امرا در پا میکردند (غیاث) : مسحی در پای ور کوه در دست از دور سلام کرد و بنشست. (اوحدی) غیر نعلین و گیوه و موزه غیر مسحی و کفش و پای اوزار. (نظام قاری. 23) توضیح بعضی در ین بیت گلستان: دلقت بچه کار آید و مسحی و مرقع خود را ز عملهای نکوهیده بری دار. یاء نسبت یعنی جامه زبر و خشن که از موی بز خر و شتر میبافتند و صوفیه بتن میکردند
موزه بزرگان، جامه زبر نوعی از موزه که صلحا و امرا در پا میکردند (غیاث) : مسحی در پای ور کوه در دست از دور سلام کرد و بنشست. (اوحدی) غیر نعلین و گیوه و موزه غیر مسحی و کفش و پای اوزار. (نظام قاری. 23) توضیح بعضی در ین بیت گلستان: دلقت بچه کار آید و مسحی و مرقع خود را ز عملهای نکوهیده بری دار. یاء نسبت یعنی جامه زبر و خشن که از موی بز خر و شتر میبافتند و صوفیه بتن میکردند
پر ونیده (پرون کامل) تمام کرده کامل شده، و همان عروضی متکلف بجای فاع (فاعلاتن) متحرکی و دو ساکن بر فاعلاتن افزوده است و آنرا فاعلییاتان کرده و این تغییر را تضفیت نام نهاده و اصل آن از ضفوست بضاد معجمه و گویند درع ضاف یعنی زرهی تمام و این متکلف ازین فعل بنا تفعیلی بکرده است و فاعلییاتان را ضرب مضفی خوانده یعنی تمام کرده و این هم تصرفی نامعلوم است
پر ونیده (پرون کامل) تمام کرده کامل شده، و همان عروضی متکلف بجای فاع (فاعلاتن) متحرکی و دو ساکن بر فاعلاتن افزوده است و آنرا فاعلییاتان کرده و این تغییر را تضفیت نام نهاده و اصل آن از ضفوست بضاد معجمه و گویند درع ضاف یعنی زرهی تمام و این متکلف ازین فعل بنا تفعیلی بکرده است و فاعلییاتان را ضرب مضفی خوانده یعنی تمام کرده و این هم تصرفی نامعلوم است