جدول جو
جدول جو

معنی مشبوب - جستجوی لغت در جدول جو

مشبوب
(مَ)
نیکو و خوبروی. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد خوبروی. (دهار). نیکو و جمیل. خوبروی. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، مشابیب. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محبوب
تصویر محبوب
(دخترانه)
دوست داشتنی، مورد محبت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مربوب
تصویر مربوب
پرورده، مقابل رب، بنده، مملوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروب
تصویر مشروب
هر نوع نوشیدنی الکل دار که باعث مستی شود، سیراب، آشامیدنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
دوست داشته شده، آنکه یا آنچه مورد علاقه و محبت است، کنایه از دوست، معشوق
فرهنگ فارسی عمید
(مَ بَ)
آتش افروخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) : نار مشبوبه، آتش افروخته. (ناظم الاطباء) ، زنی که از سرانداز و موی حسن وی افزوده شده باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
جب انداختن هر دو سبب مفاعلین است مفا بماند فعل بسکون لام بجای آن بنهند و فعل چون از مفاعیلن منشعب باشد آنرا مجبوب خوانند یعنی خصی کرده بسبب آنکه هر دو سبب از آخر آن انداخته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
دوست داشته، پسند کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مربوب
تصویر مربوب
پرورده، بنده پرورده شده، بنده عبد مملوک جمع مربوبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذبوب
تصویر مذبوب
دیوانه، مجنون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروب
تصویر مشروب
هر چیز آشامیده شده و قابل شرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروب
تصویر مشروب
((مَ))
آشامیدنی، هرچیز قابل آشامیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
((مَ))
دوست داشته شده، معشوق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مربوب
تصویر مربوب
((مَ))
پرورده شده، بنده، عبد، مملوک، جمع مربوبین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجبوب
تصویر مجبوب
((مَ))
خصی کرده، در علم عروض جب انداختن هر دو سبب «مفاعلین» است، «مفا» بماند، فعل به سکون لام به جای آن بنهند و فعل چون از «مفاعلین» منشعب باشد، آن را مجبوب خوانند یعنی خصی کرده به سبب آن که هر دو سبب از آخر آن انداخته اند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
دوست داشتنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
Likable, Likeable, Lovable, Loveable, Popular, Wellliked
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
sympathique, aimable, adorable, populaire, bien aimé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
menyenangkan, menggemaskan, populer, disukai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
mpendwa, maarufu, pendwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
sevilebilir, sevimli, popüler, sevilen
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
好かれる , 愛される , 人気のある , 好かれている
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
令人喜爱的 , 可爱的 , 受欢迎的 , 受喜爱的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
אהוב , חביב , פופולרי , אהוב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
호감 있는 , 사랑스러운 , 인기 있는 , 잘 좋아하는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
simpático, adorável, popular, bem querido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
प्रिय , प्यारा , लोकप्रिय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
simpatico, amabile, popolare, ben voluto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
agradable, lovable, adorable, popular, bien querido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
sympathiek, lief, populair, goed geliefd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
приємний , милий , популярний , улюблений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
симпатичный , милый , популярный , любимый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
sympatyczny, uroczy, popularny, lubiany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
sympathisch, liebenswert, populär, gut gemocht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محبوب
تصویر محبوب
น่ารัก , ยอดนิยม , เป็นที่รัก
دیکشنری فارسی به تایلندی