- مستطیف
- گرد زننده دور چیزی گردنده گرد گردنده
معنی مستطیف - جستجوی لغت در جدول جو
- مستطیف ((مُ تَ))
- دور چیزی گردنده، گرد گردنده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تازه، نو، شگفت، طرفه، عجیب
توانگر، کسی که استطاعت و توانایی دارد
ستم کننده
دراز، طویل، چیزی که طولش بیشتر از عرضش باشد
توانگر
درخشان، منتشر
پاکیزه شونده پاک گردنده، پاک منزه
خانه زاد، نو بر نو رس، شگفت، بر گزیده نازکساخت درمک (ظریف) تازه نو، شگفت عجیب طرفه، برگزیده منتخب
پراکنده، منتشر
شکل متوازی الاضلاع که هر یک از زوایای آن برابر با یک قائمه باشد، شکل چهارگوشه که دو ضلع آن بلندتر از دو ضلع دیگر باشد، مربع مستطیل
سرراست، یک راست
بهره مند
فرودست، تهیدست، ستمدیده، بینوا
پاکیزه و تصفیه شده
عالی، ممتاز، گران بها
گرد و دایره مانند، مدور
اجابت کننده، قبول کننده
تمام و کامل، به طور کامل
آنکه طلب کشف چیزی می کند
به عاریت خواهنده، عاریت گیرنده
مقابل منیر، روشنایی جوینده، روشن
آنکه طلب کفایت کند، کفایت خواهنده
زنهارخواهنده، پناه برنده، پناهنده
کسی که طلب فیض بکند، استفاضه کننده
کم درآمد، محتاج، فقیر، درمانده، ناتوان
کسی که با دیگری مشورت کند، مشورت کننده
استفاده کننده، فایده گیرنده، بهره مند، کسی که طلب بهره و فایده بکند
کسی که از کسی یاری بخواهد، یاری خواهنده