تزویر و ریا و مکر و فریب و غدر. حالت و چگونگی مزور بودن: دور باش از مزوری که به مکر دام قرطاس دارد و انقاس. ناصرخسرو. خنجر گندنائیت هم به کدوی مغز او میدهدش مزوری تا رهد از مزوری. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 431). نحسی که داشت چون مه نخشب مزوری از لاف آفتابی او خلق باز رست. خاقانی. رجوع به مزورشود. - مزوری کردن، تزویر و ریا و مکر کردن. فریب دادن. غدر و حیله کردن. مزورگری کردن: هردم مزوری کنم از هر سخن چه سود بیمار اوست چند نماید مزورم. عطار. و رجوع به مزورگری کردن شود
تزویر و ریا و مکر و فریب و غدر. حالت و چگونگی مزور بودن: دور باش از مزوری که به مکر دام قرطاس دارد و انقاس. ناصرخسرو. خنجر گندنائیت هم به کدوی مغز او میدهدش مزوری تا رهد از مزوری. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 431). نحسی که داشت چون مه نخشب مزوری از لاف آفتابی او خلق باز رست. خاقانی. رجوع به مزورشود. - مزوری کردن، تزویر و ریا و مکر کردن. فریب دادن. غدر و حیله کردن. مزورگری کردن: هردم مزوری کنم از هر سخن چه سود بیمار اوست چند نماید مزورم. عطار. و رجوع به مزورگری کردن شود
موسی بن جعفر بن نوح بن محمدخزاری، مکنی به ابوهارون از خزار بود و به عراق و حجاز رحل اقامت افکند و از محمد بن یزید حدیث شنید و از حمادبن شاکر حدیث کرد. (از معجم البلدان یاقوت)
موسی بن جعفر بن نوح بن محمدخزاری، مکنی به ابوهارون از خزار بود و به عراق و حجاز رحل اقامت افکند و از محمد بن یزید حدیث شنید و از حمادبن شاکر حدیث کرد. (از معجم البلدان یاقوت)
حقیرو خوار. (آنندراج) (ناظم الاطباء). چیزهای حقیر و بی قابلیت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، شیر بیشه. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، حقیر دارنده و کم شمرنده. (آنندراج). حقیر دارندۀ کسی. (ناظم الاطباء). رجوع به ازدراء (مادۀ زری) شود
حقیرو خوار. (آنندراج) (ناظم الاطباء). چیزهای حقیر و بی قابلیت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، شیر بیشه. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، حقیر دارنده و کم شمرنده. (آنندراج). حقیر دارندۀ کسی. (ناظم الاطباء). رجوع به ازدراء (مادۀ زری) شود
با هم رونده همراه، جمع مجری، آبراه ها، گذرگاه ها راه ها گدار ها جمع مجری راههای جریان آب، راهها طرق وسایل: اگر زانست که بوییدن ما بهوا گرفتن است بمجاری بویایی. یا مجاری شیری. مجرا هایی هستند که تعداد آنها در انسان بین 15 تا 18 عدد در هر پستان است و آنها شیر را از غدد مترشحه شیر که بمناسبت شکلشان آسینی خوانده میشوند بنوک پستان می آورند و بوسیله منفذی که در نوک پستان وجود دارد بخارج باز میشوند
با هم رونده همراه، جمع مجری، آبراه ها، گذرگاه ها راه ها گدار ها جمع مجری راههای جریان آب، راهها طرق وسایل: اگر زانست که بوییدن ما بهوا گرفتن است بمجاری بویایی. یا مجاری شیری. مجرا هایی هستند که تعداد آنها در انسان بین 15 تا 18 عدد در هر پستان است و آنها شیر را از غدد مترشحه شیر که بمناسبت شکلشان آسینی خوانده میشوند بنوک پستان می آورند و بوسیله منفذی که در نوک پستان وجود دارد بخارج باز میشوند