- مزابل
- جمع مزبله، آخالدانی ها سرگین جای ها جمع مزبله
معنی مزابل - جستجوی لغت در جدول جو
- مزابل ((مَ بِ))
- جمع مزبله
- مزابل
- مزبله ها، جاهای ریختن خاکروبه و سرگین، شله ها، شوله ها، کلجان ها، جمع واژۀ مزبله
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روبه رو، روبرو
رویارو، مواجه، روبرو
جمع مهبل، دهانه زهدان ها چوز دهانه ها جمع مهبل
رو به رو، برابر
Opposite
oposto
gegenüber
przeciwny
противоположный
протилежний
tegenovergesteld
opuesto
opposé
opposto
विपरीत
বিপরীত
berlawanan
kinyume
ตรงข้าม
مقابلٌ
مقابل
گوشه ایست از موسیقی (در سه گاه و چهار گاه)، کوتاه
گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه، از شعبه های بیشت و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
مزله ها، جاهای لغزیدن، لغزشگاه ها، جمع واژۀ مزله
جمع مزله، لغزش ها لغزشگاه ها جمع مزله