طعنه، سرزنش گرز گران، از آلات جنگ که در قدیم به کار می رفته و از چوب و آهن ساخته می شده و سر آن بیضی شکل یا گلوله مانند بوده و آن را بر سر دشمن می زدند، کوپال، گرزه، دبوس، لخت، چماق، سرپاش، عمود، مقمعه
طعنه، سرزنش گُرز گران، از آلات جنگ که در قدیم به کار می رفته و از چوب و آهن ساخته می شده و سر آن بیضی شکل یا گلوله مانند بوده و آن را بر سر دشمن می زدند، کوپال، گُرزِه، دَبوس، لَخت، چُماق، سَرپاش، عَمود، مِقمَعِه
رجوع به مرکب و مرکبه و مرکبات شود. - اعضای مرکبه، اعضای آلیه. رجوع به ’اعضاء’ و ’آلیه’ شود. - حمی مرکبه، تبی که سبب آن دو خلط باشد یا بیشتر. (بحر الجواهر). - قضیۀ مرکبه، عبارت از قضیۀ موجبه ای است که معنای آن مرکب از دو قضیه باشد یکی موجبه و دیگری سالبه. مثال: کل انسان ضاحک لا دائماً، زیرا لادوام اشارت به قضیۀ دیگر است که سالبه است. قضایای مرکبه هفت اند: شرطیۀ خاصه، عرفیۀ خاصه، وقتیه، منتشره، وجودیه لاضروریه، ممکنۀ خاصه، وجودیۀ لادائمه. (فرهنگ علوم عقلی از دستور العلماء)
رجوع به مرکب و مرکبه و مرکبات شود. - اعضای مرکبه، اعضای آلیه. رجوع به ’اعضاء’ و ’آلیه’ شود. - حمی مرکبه، تبی که سبب آن دو خلط باشد یا بیشتر. (بحر الجواهر). - قضیۀ مرکبه، عبارت از قضیۀ موجبه ای است که معنای آن مرکب از دو قضیه باشد یکی موجبه و دیگری سالبه. مثال: کل انسان ضاحک لا دائماً، زیرا لادوام اشارت به قضیۀ دیگر است که سالبه است. قضایای مرکبه هفت اند: شرطیۀ خاصه، عرفیۀ خاصه، وقتیه، منتشره، وجودیه لاضروریه، ممکنۀ خاصه، وجودیۀ لادائمه. (فرهنگ علوم عقلی از دستور العلماء)
نعت مفعولی است از مصدر رکوب. رجوع به رکوب شود. سواری کرده شده. (غیاث) ، به معنی مرکب است. (از منتهی الارب). برنشستنی از ستور و کشتی. (آنندراج). برنشست. چاروا. چهار پای: بر چنین مرکوب سی فرسنگ راه من ز چشم بد نقابش کردمی. خاقانی. طلب از یافت نکوتر من و مرکوب طلب کان براق از در میدان به خراسان یابم. خاقانی. یکی از جمله اعراب طاهر را بشناخت او را به طعنه از مرکوب بینداخت و فرودآمد و سرش را برداشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 86). ز دیبا و مرکوب و ده گونه چیز همان خلعت پادشاهانه نیز دگرره گفت کاجرام کواکب ندانم برچه مرکوبند راکب. نظامی. خاطر سعدی و بار عشق تو راکبی تند است و مرکوبی جمام. سعدی
نعت مفعولی است از مصدر رکوب. رجوع به رکوب شود. سواری کرده شده. (غیاث) ، به معنی مرکب است. (از منتهی الارب). برنشستنی از ستور و کشتی. (آنندراج). برنشست. چاروا. چهار پای: بر چنین مرکوب سی فرسنگ راه من ز چشم بد نقابش کردمی. خاقانی. طلب از یافت نکوتر من و مرکوب طلب کان براق از در میدان به خراسان یابم. خاقانی. یکی از جمله اعراب طاهر را بشناخت او را به طعنه از مرکوب بینداخت و فرودآمد و سرش را برداشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 86). ز دیبا و مرکوب و ده گونه چیز همان خلعت پادشاهانه نیز دگرره گفت کاجرام کواکب ندانم برچه مرکوبند راکب. نظامی. خاطر سعدی و بار عشق تو راکبی تند است و مرکوبی جمام. سعدی
ستور برنشستنی. (از منتهی الارب) (آنندراج). آنچه برنشست را شاید. (دهار). ستور حاضر و آماده برای سواری. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ماده شتر صالح برای سوار شدن یا ماده شتر رام. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، هر ستور که آماده برای کار است: اللازمه للعمل من الدواب. ج، رکائب. (از اقرب الموارد). و رجوع به رکوب شود
ستور برنشستنی. (از منتهی الارب) (آنندراج). آنچه برنشست را شاید. (دهار). ستور حاضر و آماده برای سواری. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ماده شتر صالح برای سوار شدن یا ماده شتر رام. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، هر ستور که آماده برای کار است: اللازمه للعمل من الدواب. ج، رکائب. (از اقرب الموارد). و رجوع به رکوب شود
دهی جزء دهستان حمزه لو بخش خمین شهرستان محلات. دارای 546 تن سکنه است. آب آن از قنات و رود خانه چوگان. محصول آن غلات، بنشن، چغندر قند، پنبه، انگور، بادام. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان حمزه لو بخش خمین شهرستان محلات. دارای 546 تن سکنه است. آب آن از قنات و رود خانه چوگان. محصول آن غلات، بنشن، چغندر قند، پنبه، انگور، بادام. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
گیاهی علفی و پایا از تیره زنجبیلها جزو راسته تک لپه ییها این گیاه دارای ساقه ای زیر زمینی متورم است که یک ساقه هوایی از آن خارج میشود در قاعده ساقه برگهای بدون دمبرگ با غلاف مشخص ولی در قسمت فوقانی این برگها برگهای کامل که ساقه گلدار از بین آنها ظاهر میشود مشاهده میگردد. گلهایش مجموعا بصورت سنبله و محصور در دو گوشوارک مایل به زرد است. هر گل این گیاه شامل سه کاسبرگ زرد رنگ و سه گلبرگ نامتساوی بهم پیوسته (شبیه بوق) میباشد. قسمت مورد استفاده این گیاه ریزدم آنست که پس از خارج کردن از زمین ریشه های آنرا جدا ساخته و با آب میشویند سپس در آب جوش قرار داده و در گرمای خورشید بمدت چند روز خشک میکنند رزد چوبه زرده چوب اصل الزعفران
گیاهی علفی و پایا از تیره زنجبیلها جزو راسته تک لپه ییها این گیاه دارای ساقه ای زیر زمینی متورم است که یک ساقه هوایی از آن خارج میشود در قاعده ساقه برگهای بدون دمبرگ با غلاف مشخص ولی در قسمت فوقانی این برگها برگهای کامل که ساقه گلدار از بین آنها ظاهر میشود مشاهده میگردد. گلهایش مجموعا بصورت سنبله و محصور در دو گوشوارک مایل به زرد است. هر گل این گیاه شامل سه کاسبرگ زرد رنگ و سه گلبرگ نامتساوی بهم پیوسته (شبیه بوق) میباشد. قسمت مورد استفاده این گیاه ریزدم آنست که پس از خارج کردن از زمین ریشه های آنرا جدا ساخته و با آب میشویند سپس در آب جوش قرار داده و در گرمای خورشید بمدت چند روز خشک میکنند رزد چوبه زرده چوب اصل الزعفران