جدول جو
جدول جو

معنی مرق - جستجوی لغت در جدول جو

مرق
نخود آب، آبخوری، شیرینه، گوهر گوهر هر چیز، شوربا نیزه زدن باشتاب، شوربا کردن، موی پیراستن: از پوست، بو گرفته گرگان پشم ریخته آش شوربا، آب خورش، جوهر هر چیز، آفتی که در کشت زار بهم رسد شیرینه. نیزه زدن، کندن پشم از پوست، پشم و پوست بوی گرفته جمع امراق
فرهنگ لغت هوشیار
مرق
((مَ))
نیزه زدن، کندن پشم از پوست، پشم و پوست بو گرفته
تصویری از مرق
تصویر مرق
فرهنگ فارسی معین
مرق
شوربا، آبگوشت
تصویری از مرق
تصویر مرق
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرقب
تصویر مرقب
مرقبه، جای دیدبان در بلندی، مرقب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرقع
تصویر مرقع
خرقه ای که پینه های چهارگوش داشته باشد، کاغذ یا چیز دیگر که بر آن خط رقاع یا خطوط دیگر نوشته شده باشد، جامۀ وصله دار و دوخته شده از قطعات مختلف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرقم
تصویر مرقم
هر آلتی که با آن بنویسند یا چیزی نقش کنند، قلم
فرهنگ فارسی عمید
کلک خامه رقم شده نگاشته: خرس گفت: شنیدم که وقتی ماری ارقم بالوان و اشکال مرقم در پایان کوهی خفته بود... آلتی که با آن نویسند یا نقشی رقم کنند، قلم جمع مراقم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقق
تصویر مرقق
رقیق کننده، رقیق کننده اخلاط و رطوبات مقابل مغلظ
فرهنگ لغت هوشیار
پاره دوخته ژنده، خوشنوشته، خوش نگاره جامه پاره پاره بهم دخته: در آن دکان پیر مردی نشسته است مرقعی پوشیده و درزی همی کند، جامه صوفیان که از اتصال قطعات مختلف و گاه رنگارنگ بهم ساخته میشد مرقعه. توضیح در احیا العلوم شرحی مفید راجع بمعنی و مقصود از مرقع و کیفیت آن آمده، کاغذ یا شی دیگر که روی آن بخط رقاع چیزی نوشته باشند، قطعه های تصاویر که بصورت کتابی بینالدفتین جمع شود، قطعاتی از خطوط زیبا که بشکل کتاب جمع کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقص
تصویر مرقص
برجهاننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقد
تصویر مرقد
خوابگاه، آرامگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقب
تصویر مرقب
مرقبه: دیدگاه دید بانگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقم
تصویر مرقم
((مِ قَ))
قلم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرقم
تصویر مرقم
((مُ رَ قَّ))
رقم شده، نگاشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرقع
تصویر مرقع
((مُ رَ قَّ))
جامه وصله دار، جامه ای که از تکه پارچه های دوخته شده درست شده باشد، خرقه، خرقه ای که وصله های چهارگوش داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرقد
تصویر مرقد
((مَ قَ))
خوابگاه، آرامگاه، به ویژه آرامگاه امام، قدیس یا شخصیت روحانی، جمع مراقد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرقم
تصویر مرقم
رقم شده، نگاشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرقد
تصویر مرقد
خوابگاه، آرامگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمرق
تصویر تمرق
غلتیدن، بر خود پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقبه
تصویر مرقبه
جای دیدبان در بلندی، مرقب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرقع پوش
تصویر مرقع پوش
کسی که مرقع بر تن می کند، کنایه از درویش، صوفی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرقیاالانف
تصویر مرقیاالانف
دوسوی بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقومه
تصویر مرقومه
مونث مرقوم جمع مرقومات، نامه مراسله رقیمه جمع مرقومات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مرقومه، نوشته ها نامه ها زمین های کم گیاه دغ جمع مرقومه (مرقوم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقوم گشتن
تصویر مرقوم گشتن
نوشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقوم کردن
تصویر مرقوم کردن
نوشتن نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقوم شدن
تصویر مرقوم شدن
نوشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقوم داشتن
تصویر مرقوم داشتن
نوشتن نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقوم
تصویر مرقوم
خط دار، مکتوب، نگارش یافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقعی
تصویر مرقعی
مرقع پوش صوفی
فرهنگ لغت هوشیار
یک مرقع جمع مرقعات. توضیح خرقه صوفیان علامت اشتهار آن بخرقه این است که پاره های مختلف و گاهی رنگارنگ بهم آورده و از آنهاخرقه می ساخته اند و جامه ای سخت بتکلف بوده است وآنرا بدین مناسبت مرقعه نیز می گفته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرقعات
تصویر مرقعات
جمع مرقعه
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه مرقع بتن کند مرقع پوش، آنکه مرقع دوزد. یا مرقع دار ابلیسی. صوفیی که اعمال ناشایست کند
فرهنگ لغت هوشیار
ژنده پوش سوفی درویش کسی که مرقع بتن کند، صوفی درویش: چل مرقع پوش را دیدم براه جان بداده جمله بر یک جایگاه. (منطق الطیر) پوشیدن مرقع، تصوف
فرهنگ لغت هوشیار
آرامی تازی گشته ارشد سنگ شید سنگ روشنایی سولفور طبیعی سفید رنگ آهن است و بدین جهت آنرا پیریت سفید نیزگویند. فرمول آنرا میتوان بهمان صورت پیریت معمولی سولفیا آهن (2) نوشت برخلاف پیریت معمولی که زرد رنگ است و در سیستم کوبیک متبلور میشود. مرقشیشا در سیستم رومبوادریک متبلور میگردد. این سنگ دارای وزن مخصوص بین 6، 4 تا 8، 4 است و سختی آن بین 6 تا 5، 6 است (یعنی شیشه را خط میاندازد)، بعلت همین سختی جالب توجه و رنگ سفیدش درجواهر سازی مورداستعمال دارد. اسید کلریدریک را برآن اثری نیست ولی اسیر نیتریک در آن تاثیر دارد و آنرا تجریه میکند. در اکثر زمینهای گچی و گل سفیدی این سنگ فراوان است. در تشکیلات گچی کوههای اطراف فرحزاد سنگ مزبور بسیار دیده میشود ولی غالبا در برابر عوامل خارجی در طبیعت بصورت سولفات آهن در میاید. معمولا سنگهایی که حول آنها بوسیله ضخامتی از خاک رست پوشیده شده محفوظ میمانند و ترکیب و سیستم اصلی خود را حفظ میکنند مرغش مارقشیشا
فرهنگ لغت هوشیار