- مراقد
- مرقدها، خوابگاه ها، آرامگاه ها، جمع واژۀ مرقد
معنی مراقد - جستجوی لغت در جدول جو
- مراقد
- جمع مرقد، آرامگاه ها مرغزن ها جمع مرقد: ... . و دیده حقود حسود از ملاحظت قیامت غنوده
- مراقد ((مَ قِ))
- جمع مرقد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مرقات، پلکان، نردبان
یاری دهنده به یکدیگر
جایی که گره بسته می شود
مرصدها، رصد خانه ها، کمین گاه ها، جمع واژۀ مرصد
مراقبت کننده، نگهبان، در تصوف سالکی که در حال مراقبت است
مراق:، جمع مرقی، جمع مرقاه، پلکان ها زینه ها پایه ها جمع مرقی مرقاه (مرقات) درجه ها: و اقدام هممش در مراقی علو... در ترقی
مواظب، ناظر، نگران، نگرنده
جمع مرصد، زیگ گاه ها نخیزگاه ها (کمین گاه ها) جمع مرصد: کینگاهها، محلهای رصد ستارگان
به گونه رمن راه های راست از ساخته های فارسی گویان راهنمایان (راهنما مرشد)
عهد و پیمان نماینده، معاهده، آنکه با دیگری عهد بسته دارد
جمع موقد، آتشدان آتشگاه ها جمع موقد
راه های راست
Attentive, Caring, Proctor, Vigilant
atento, carinhoso, fiscal, vigilante
aufmerksam, fürsorglich, Aufsichtsperson, wachsam
uważny, troskliwy, nadzorca, czujny
внимательный , заботливый , проктор , бдительный
уважний , турботливий , інспектор , пильний
attent, zorgzaam, toezichthouder, waakzaam
atento, cariñoso, supervisor, vigilante
attentif, attentionné, surveillant, vigilant
attento, premuroso, sorvegliante, vigile
सतर्क , देखभाल करनेवाला , निरीक्षक , चौकस
সতর্ক , যত্নশীল , পরীক্ষক , সজাগ
waspada, peduli, pengawas
dikkatli, şefkatli, gözetmen
주의 깊은 , 배려하는 , 시험 감독관 , 경계하는
细心的 , 关心的 , 监考人员 , 警觉的
注意深い , 思いやりのある , 試験監督者 , 用心深い
קשוב , דואג , מַשׁגִיחַ , ערני