جدول جو
جدول جو

معنی مراقد - جستجوی لغت در جدول جو

مراقد
مرقدها، خوابگاه ها، آرامگاه ها، جمع واژۀ مرقد
تصویری از مراقد
تصویر مراقد
فرهنگ فارسی عمید
مراقد
جمع مرقد، آرامگاه ها مرغزن ها جمع مرقد: ... . و دیده حقود حسود از ملاحظت قیامت غنوده
فرهنگ لغت هوشیار
مراقد
((مَ قِ))
جمع مرقد
تصویری از مراقد
تصویر مراقد
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مراقی
تصویر مراقی
مرقات، پلکان، نردبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرافد
تصویر مرافد
یاری دهنده به یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاقد
تصویر معاقد
جایی که گره بسته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراصد
تصویر مراصد
مرصدها، رصد خانه ها، کمین گاه ها، جمع واژۀ مرصد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراقب
تصویر مراقب
مراقبت کننده، نگهبان، در تصوف سالکی که در حال مراقبت است
فرهنگ فارسی عمید
مراق:، جمع مرقی، جمع مرقاه، پلکان ها زینه ها پایه ها جمع مرقی مرقاه (مرقات) درجه ها: و اقدام هممش در مراقی علو... در ترقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراقب
تصویر مراقب
مواظب، ناظر، نگران، نگرنده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مرصد، زیگ گاه ها نخیزگاه ها (کمین گاه ها) جمع مرصد: کینگاهها، محلهای رصد ستارگان
فرهنگ لغت هوشیار
به گونه رمن راه های راست از ساخته های فارسی گویان راهنمایان (راهنما مرشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاقد
تصویر معاقد
عهد و پیمان نماینده، معاهده، آنکه با دیگری عهد بسته دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواقد
تصویر مواقد
جمع موقد، آتشدان آتشگاه ها جمع موقد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراقی
تصویر مراقی
((مَ))
جمع مرقاه. هر ابزاری که با آن بالا روند مانند، نردبان، پله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مراقب
تصویر مراقب
((مُ قِ))
نگهبان، مراقبت کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مراشد
تصویر مراشد
راه های راست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراقب
تصویر مراقب
Attentive, Caring, Proctor, Vigilant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
atento, carinhoso, fiscal, vigilante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
aufmerksam, fürsorglich, Aufsichtsperson, wachsam
دیکشنری فارسی به آلمانی
uważny, troskliwy, nadzorca, czujny
دیکشنری فارسی به لهستانی
внимательный , заботливый , проктор , бдительный
دیکشنری فارسی به روسی
уважний , турботливий , інспектор , пильний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
attent, zorgzaam, toezichthouder, waakzaam
دیکشنری فارسی به هلندی
atento, cariñoso, supervisor, vigilante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
attentif, attentionné, surveillant, vigilant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
attento, premuroso, sorvegliante, vigile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
सतर्क , देखभाल करनेवाला , निरीक्षक , चौकस
دیکشنری فارسی به هندی
সতর্ক , যত্নশীল , পরীক্ষক , সজাগ
دیکشنری فارسی به بنگالی
waspada, peduli, pengawas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
dikkatli, şefkatli, gözetmen
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
주의 깊은 , 배려하는 , 시험 감독관 , 경계하는
دیکشنری فارسی به کره ای
细心的 , 关心的 , 监考人员 , 警觉的
دیکشنری فارسی به چینی
注意深い , 思いやりのある , 試験監督者 , 用心深い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
קשוב , דואג , מַשׁגִיחַ , ערני
دیکشنری فارسی به عبری