آنکه از بینی وی خون آید. (منتهی الارب). راعف. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغه) ، فرونشانندۀ جوشش دیگ به آب سرد. (آنندراج). نعت فاعلی است از ادامه، باران پیوسته بارنده. (آنندراج). رجوع به ادامه شود، مبتلا به دوران سر. (آنندراج). ادیم به (مجهولا) ، مبتلا به دوران سر گردید. (منتهی الارب)
آنکه از بینی وی خون آید. (منتهی الارب). راعف. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغه) ، فرونشانندۀ جوشش دیگ به آب سرد. (آنندراج). نعت فاعلی است از ادامه، باران پیوسته بارنده. (آنندراج). رجوع به ادامه شود، مبتلا به دوران سر. (آنندراج). ادیم به (مجهولا) ، مبتلا به دوران سر گردید. (منتهی الارب)
پوست دباغی شده، چرم، برای مثال بر همه عالم همی تابد سهیل / جایی انبان می کند جایی ادیم (سعدی - ۱۵۷)، پوست، کنایه از روی چیزی، سطح، برای مثال ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱ - ۳۳)
پوست دباغی شده، چرم، برای مِثال بر همه عالم همی تابد سهیل / جایی انبان می کند جایی ادیم (سعدی - ۱۵۷)، پوست، کنایه از روی چیزی، سطح، برای مِثال ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱ - ۳۳)
کشیده شده، دراز مداد، مرکب، برای مثال چون رخت را نیست در خوبی امید / خواه نه گلگونه و خواهی مدید (مولوی - لغت نامه - مدید) در علوم ادبی در علم عروض از بحور شعر بر وزن فاعلاتن فاعلن فاعلاتن
کشیده شده، دراز مداد، مُرکب، برای مِثال چون رخت را نیست در خوبی امید / خواه نِه گلگونه و خواهی مدید (مولوی - لغت نامه - مدید) در علوم ادبی در علم عروض از بحور شعر بر وزن فاعلاتن فاعلن فاعلاتن
ارض مدیمه، زمین باران پیوسته رسیده. (منتهی الارب). ما اصابته الدیمه. گویند: مکان مدیم و ارض مدیمه. (ازاقرب الموارد). مدیمه، زمینی که دیمه - باران آرام اما متوالی - بر آن باریده باشد. (از متن اللغه)
ارض مدیمه، زمین باران پیوسته رسیده. (منتهی الارب). ما اصابته الدیمه. گویند: مکان مدیم و ارض مدیمه. (ازاقرب الموارد). مَدیمَه، زمینی که دیمه - باران آرام اما متوالی - بر آن باریده باشد. (از متن اللغه)
فلزیست نقره ای بیرنگ دارای جلای فلزی، ولی در مجاورت اکسیژن هوا بزودی سطح آن مکدر میگردد و آنچنان نرم است که با چاقو به آسانی بریده میشود، در آب دریاها و معادن بصورت کلرور سدیم یا نیترات سدیم موجود است
فلزیست نقره ای بیرنگ دارای جلای فلزی، ولی در مجاورت اکسیژن هوا بزودی سطح آن مکدر میگردد و آنچنان نرم است که با چاقو به آسانی بریده میشود، در آب دریاها و معادن بصورت کلرور سدیم یا نیترات سدیم موجود است