معنی مدغم مدغم حرفی که در حرف دیگر درآمده و یکی شده باشد، ادغام شده، درهم پیوسته، یکی شدهاستوار، محکم، بادوام، حصین، متأکّد، مرصوص، مستحکم، ستوار، درواخ تصویر مدغم فرهنگ فارسی عمید