- مدغل (مُ غِ)
مکان ٌمدغل، جای درخت ناک. (منتهی الارب). جای کثیرالشجر. (از متن اللغه). دغل. ذودغل. جای پرگیاه و مشتبک النبت. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، مکان مدغل، جای پنهان و مخوف. (از منتهی الارب). مکان داغل و دغل و مدغل، خفی او ذودغل. (از متن اللغه) ، خیانت کننده. فریبنده. (ناظم الاطباء) ، سخن چینی نماینده. (آنندراج) : ادغله، وشی به. (از متن اللغه) ، زیان رساننده. (ناظم الاطباء). که در کاری خلاف آرد و فساد کند. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). تاراج کننده. (ناظم الاطباء)
