- مخارج
- مخرج ها، جای خارج شدن ها، محل خروج ها، جمع واژۀ مخرج
خرجها، هزینه ها، جمع واژۀ خرج
معنی مخارج - جستجوی لغت در جدول جو
- مخارج
- جمع غیر قیاسی خرج است مفرد ندارد، آنچه را که شخصی از مال خود خرج میکند و به مصرف معیشت و زندگانی میرساند
- مخارج ((مَ رِ))
- جمع مخرج، هزینه ها، هزینه زندگی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مخارجه عمارت: تابوک پالانه
مخرم ها، برآمدگی های کوه، دماغه کوه ها، جمع واژۀ مخرم
مدرج ها، درج شده ها، مندرج ها، مدرجه ها، راه ها، طریق ها
رتبه ها، پله ها، درجات، مراتب
جمع مخرم، بینی های کوه، آغاز شب جمع مخرم: بریدگیهای بینی کوه، بینیهایکوه، دهانه های راه کوه
بی بخت و روزی
جمع معراج
مخرق ها، پاره کننده ها، شکافنده ها، بسیار دروغ گوها، جمع واژۀ مخرق
هفتادمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۴۴ آیه
واقع، سال، معراج
واقع، سال، معراج
بیرون
برونگاه
بیرون رونده، بیرون شونده
مقابل داخل، بیرون، کشور بیگانه، ویژگی دورۀ عالی در تحصیلات مذهبی شیعه که بر اساس تقریرات استاد است
بیرون شدن، جای بیرون آمدن، محل خلاصی و رهایی، مقعد
((مَ رَ))
فرهنگ فارسی معین
جای خروج، عددی که در زیر خط کسری قرار گرفته است، جایگاه تولید هر یک از آواهای زبان، جمع مخارج
جای خارج شدن، محل خروج، در علم زبانشناسی محل خروج حرف از دهان، محل تلفظ حروف از کام و دهان، جمع مخارج، در ریاضیات عددی که نشان می دهد واحد به چند بخش تقسیم شده، در علم زیست شناسی معقد