جدول جو
جدول جو

معنی محتمی - جستجوی لغت در جدول جو

محتمی(مُ تَ)
نعت فاعلی از احتماء. پرهیزکننده و نگهدارنده خود را. (آنندراج). کسی که احتراز میکند و پرهیز مینماید و خود را بازمیدارد. پرهیزکننده، عاقبت اندیش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از منتمی
تصویر منتمی
آنکه خود را به کسی یا چیزی نسبت بدهد، بازی که از جایی به جای دیگر بپرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محتوی
تصویر محتوی
چیزی که چیز دیگر را دربر دارد، دربر گیرنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
امری که وقوع آن حدس زده شده باشد، دارای احتمال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محامی
تصویر محامی
وکیل دادگستری، مدافع شخص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتمی
تصویر منتمی
وابسته کسی که خود را بکسی یا چیزی نسبت کند نسبت یابنده: (و خون خلقی از منتمیان درگاه بهر کوی و ساباط بر زمین ریختند) (نفثه المصدور. چا. یز. 25)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محکمی
تصویر محکمی
استواری، سختی، بستگی، استحکام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محتوی
تصویر محتوی
درون و داخل چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محتظی
تصویر محتظی
بهره مند و نیکبخت و دولتمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
احتمال کرده شده، تحمل کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماتمی
تصویر ماتمی
عزادار، سوگوار، ماتم دیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محامی
تصویر محامی
((مُ))
حمایت کننده، دفاع کننده، وکیل دادگستری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محتوی
تصویر محتوی
((مُ تَ))
حاوی، شامل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
((مُ تَ مَ))
احتمال داشته شده، تحمل کرده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منتمی
تصویر منتمی
((مُ تَ))
کسی که خود را به کسی یا چیزی، نسبت کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محتوی
تصویر محتوی
درونمایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
شایمند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
Plausible, Presumptive, Probable, Likely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
probable, plausible, présomptif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
provável, plausível, presumível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
সম্ভাব্য , সম্ভাব্য , অনুমানযোগ্য , সম্ভাব্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
可能的 , 可信的 , 假定的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
סביר , סביר , משוער
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
가능성 있는 , 그럴듯한 , 추정되는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
muhtemel, olası, varsayılan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
mungkin, masuk akal, diduga
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
probabile, plausibile, presuntivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
संभावना , संभाव्य , अनुमानित , संभावित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
wahrscheinlich, plausibel, vermutend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
probable, plausible, presuntivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
waarschijnlijk, aannemelijk, vermoedelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
ймовірний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
вероятный , правдоподобный , предполагаемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
prawdopodobny, przypuszczalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محتمل
تصویر محتمل
ありそうな , もっともらしい , 仮定された , 可能性がある
دیکشنری فارسی به ژاپنی