جدول جو
جدول جو

معنی محتوی

محتوی
چیزی که چیز دیگر را دربر دارد، دربر گیرنده
تصویری از محتوی
تصویر محتوی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با محتوی

محتوی

محتوی
نعت مفعولی از احتواء. محصور و محاط و گرداگرد فروگرفته شده، در برداشته شده. جمعآمده. گرد شده.
- محتوای چیزی، درون و داخل آن. آنچه در آن است
لغت نامه دهخدا

محتوی

محتوی
نعت فاعلی از احتواء. گرداگرد فراگیرنده و از هر سوی به چیزی فرازآینده. (از منتهی الارب). فراگیرنده و کسی یا چیزی که فرا می گیرد. فرازآینده بر چیزی. (ناظم الاطباء). گرداگرد گیرنده. (غیاث) (آنندراج). محیط شونده. (آنندراج) ، شامل شونده. (ناظم الاطباء). دربردارنده، گردآورنده و جمعکننده. (منتهی الارب) :
بی ز استعداد بر کانی روی
بر یکی حبه نگردی محتوی.
مولوی
لغت نامه دهخدا