- مجمعه
- سینی بزرگی که ظرف های غذا را در آن می گذارند
معنی مجمعه - جستجوی لغت در جدول جو
- مجمعه
- م جمعه در فارسی: گرد گاه، کویر، سینی زمینی که محل اجتماع مردمان باشد، بیابان بی آب و علف، سینی بزرگی که در آن ظروف غذا را جا دهند و حمل کنند مجموعه
- مجمعه ((مَ مِ عَ یا عِ))
- سینی بزرگ مسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انبوهه، گردآور، کوده، گردایه، گردآیه، گردآورد، جنگ
به صورت مبهم سخن گفتن
آنچه از اجزای کوچک تر تشکیل شود، کتاب یا هر گونه نوشته ای که از بخش ها و موضوعات گوناگون تهیه شده باشد، مجموع، اشیای قیمتی یا هنری که در یک جا جمع شده باشند، کلکسیون، جای جمع شدن، مجمع، برای مثال ای روی دلارایت مجموعۀ زیبایی / مجموع چه غم دارد از من که پریشانم (سعدی۲ - ۵۰۹)
گرسنگی، کنایه از خشک سالی، قحطی
یخ بندان، شدت سرمای زمستان و یخ بستن آب
مجمر، در علم نجوم از صورت های فلکی نیمکرۀ جنوبی
مجامعت در فارسی مرزش مایوت نیوتش - گای - گایش، هم آمیزی، آرمش جماع کردن مباشرت کردن: علی بن ابی طالب و عبدالله بن عباس و... گفتند: بمعنی مجامعت است، جماع آرمش: روا نباشد مرد را مجامعت زن
مجاعت و مجاعه در فارسی: گرسنگی، بیباکی گرسنگی: این سخن پایان ندارد آن فقیر از مجاعت شد زبون و تن اسیر. (مثنوی)، یاسال مجاعت. سال قحط و گرانی ارزاق
جمع شده و گرد آمده و گرد آورنده و فراهم آمده
آتشدان بویا سوز بو سوز ابیز دان مجمره در فارسی یک آتشدان یک بویا سوز واحد مجمر: پس طبقی گوهر و زر پیش ایشان می نهد و مجمره ای سیمین... یا مجمره نقره پوش. دنیا عالم
پچپچه، بی دیل نویسی، کژ سخنی (دیل نقطه) نا پیدا گفتن خبر و بیان نکردن آن پچپچه: چه از کثرت اراجیف مختلف که در آن تاریخ بر سبیل مجمجه از افواه شنوده می آمد دل بر اقامت خراسان... قرار نمیگرفت، آشکار نکردن حروف (کتاب مکتوب) بی نقطه و بی اعراب نوشتن، کج کلامی کردن با کسی
سرود گوی: زن گوش، جمع مسامع
ملمعه در فارسی مونث ملمع بنگرید به ملمع مونث ملمع، جمع ملمعات
گرز آهنین، از آلات جنگ که در قدیم به کار می رفته و از چوب و آهن ساخته می شده و سر آن بیضی شکل یا گلوله مانند بوده و آن را بر سر دشمن می زدند، کوپال، گرزه، دبوس، لخت، چماق، سرپاش، سرکوبه، عمود
Collection, Compilation, Series
coleção, compilação, série
Sammlung, Zusammenstellung, Serie
kolekcja, kompilacja, seria
коллекция , компиляция , серия
колекція , компіляція , серія
collectie, compilatie, serie
colección, recopilación, serie
collection, compilation, série
collezione, compilazione, serie
संग्रह , संकलन , श्रृंखला
koleksi, kompilasi, seri
컬렉션 , 편집 , 시리즈
אִסּוּף , אוסף , סִדְרָה
集合 , 汇编 , 系列
コレクション , 編集 , シリーズ