آنکه ملازم خانه و ملازم پالان باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مسافری که اسبابهای سفر خود را هرگز از خود دور نمی کند. (ناظم الاطباء) ، کسی که با دیگری زندگانی می کند و همه امور زندگانی او به وی تعلق دارد. (ناظم الاطباء)
آنکه ملازم خانه و ملازم پالان باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مسافری که اسبابهای سفر خود را هرگز از خود دور نمی کند. (ناظم الاطباء) ، کسی که با دیگری زندگانی می کند و همه امور زندگانی او به وی تعلق دارد. (ناظم الاطباء)
مجموع بودن. آسوده خاطر بودن. خاطرجمع بودن. آسودگی خاطر. فراغت بال: نه آدمی است که در خرمی و مجموعی به خستگان پراکنده بر نبخشاید. سعدی. و رجوع به مجموع شود
مجموع بودن. آسوده خاطر بودن. خاطرجمع بودن. آسودگی خاطر. فراغت بال: نه آدمی است که در خرمی و مجموعی به خستگان پراکنده بر نبخشاید. سعدی. و رجوع به مجموع شود