با کسی سفاهت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد). با کسی جهالت کردن. (المصادر زوزنی). نبرد کردن کسی را در نادانی. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج)
با کسی سفاهت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد). با کسی جهالت کردن. (المصادر زوزنی). نبرد کردن کسی را در نادانی. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج)
مجاولت در فارسی: همگردی در نبرد با هم جولان کردن با یکدیگر گشتن در نبرد: اوساط حشم و آحاد جمع لشکر چون شغال و روباه و گرگ و امثال ایشان در پیش افتادند و بمجاولت و مراوغت در آمدند و از هر جانب می تاختند
مجاولت در فارسی: همگردی در نبرد با هم جولان کردن با یکدیگر گشتن در نبرد: اوساط حشم و آحاد جمع لشکر چون شغال و روباه و گرگ و امثال ایشان در پیش افتادند و بمجاولت و مراوغت در آمدند و از هر جانب می تاختند