جدول جو
جدول جو

معنی متوهط - جستجوی لغت در جدول جو

متوهط(مُ تَ وَهَْ هَِ)
فروشوندۀ در گل و لای. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). فرو شدۀ در گل و لای. (ناظم الاطباء). و رجوع به توهط شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متوهم
تصویر متوهم
کسی که دچار وهم وخیال شده باشد، گمان برنده، خیال کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
نه خوب و نه بد، نه بلند و نه کوتاه، میانه، میانه گیر، میانه رو، آنکه به لحاظ اجتماعی در مرتبۀ میانه قرار دارد، دارای مرتبۀ اجتماعی میانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متورط
تصویر متورط
کسی که دچار سختی و مشکلی شده، در ورطه افتاده، در ورطه فرورونده
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ وَهَْ هَِ)
شتابنده، پای در خزاننده بزمین در رفتار. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آهسته و گران رونده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به توهس شود
لغت نامه دهخدا
گیر افتاده پای در گل فرو رونده بورطه افتنده فرو رونده، بکار دشوار بافتاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
میانه، نه خوب و نه بد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوهم
تصویر متوهم
خیال کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
((مَ تَ وَ سِّ))
میانه، میانه رو، میانگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متورط
تصویر متورط
((مُ تَ وَ رِّ))
به ورطه افتنده، فرو رونده، به کار دشوار افتاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متوهم
تصویر متوهم
((مُ تَ وَ هِّ))
گمان برنده، خیال کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
میانه، میانگین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
متوسّطٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
Average, Moderate, Medium
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
moyen, modéré
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
平均的 , 中等的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
平均の , 中くらいの , 中程度の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
متوسط , معتدل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
wastani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
เฉลี่ย , ปานกลาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
평균의 , 중간의 , 적당한
دیکشنری فارسی به کره ای
متوسّط
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
ממוצע , בינוני , מִתּוֹם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
medio, moderato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
ortalama, orta, ılımlı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
rata-rata, sedang, moderat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
গড় , মধ্যম , মাঝারি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
औसत , माध्यम , मध्यम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
promedio, medio, moderado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
середній , помірний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
средний , умеренный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
średni, umiarkowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
durchschnittlich, mittel, moderat
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
médio, moderado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
gemiddeld, gematigd
دیکشنری فارسی به هلندی