متورق (مُ تَ وَرْ رِ) شتری که برگ خورد. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شتر برگ خورنده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تورق شود ادامه... شتری که برگ خورد. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شتر برگ خورنده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تورق شود لغت نامه دهخدا