جدول جو
جدول جو

معنی متوحم - جستجوی لغت در جدول جو

متوحم(مُ تَ وَحْ حِ)
ستور گرم شده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متورم
تصویر متورم
ورم کرده، آماس کرده، آماسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متوحش
تصویر متوحش
کسی که از چیزی ترس و وحشت دارد، ترسیده، کسی که دچار بیم و ترس شده
وحشت زده، هراسیده، مرعوب، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع،
جای ویران و متروک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متوهم
تصویر متوهم
کسی که دچار وهم وخیال شده باشد، گمان برنده، خیال کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متوحد
تصویر متوحد
فرد، یگانه، تنها، بی مثل، بی مانند، آنکه از مردم دوری می کند، گوشه نشین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مترحم
تصویر مترحم
مهربان مهربانی کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوهم
تصویر متوهم
خیال کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متورم
تصویر متورم
آماسنده، ورم کرده، برآمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوحش
تصویر متوحش
ترسیده، وحشت زده حمایل افکنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوحد
تصویر متوحد
فرد یگانه و بی مثل و بی مانند و تنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوحد
تصویر متوحد
((مُ تَ وَ حِّ))
یگانه، فرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متوحش
تصویر متوحش
((مُ تَ وَ حِّ))
ترسیده، وحشت کرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متورم
تصویر متورم
((مُ تَ وَ رِّ))
آماسیده، ورم کرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متوهم
تصویر متوهم
((مُ تَ وَ هِّ))
گمان برنده، خیال کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متورم
تصویر متورم
آماسیده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متورم
تصویر متورم
Bloated
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متورم
تصویر متورم
gonflé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متورم
تصویر متورم
ফুলে যাওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متورم
تصویر متورم
kufura
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متورم
تصویر متورم
膨らんだ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متورم
تصویر متورم
膨胀的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متورم
تصویر متورم
תפוח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متورم
تصویر متورم
부풀어 오른
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از متورم
تصویر متورم
bengkak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متورم
تصویر متورم
aufgebläht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متورم
تصویر متورم
सूजना हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متورم
تصویر متورم
gonfio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متورم
تصویر متورم
hinchado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متورم
تصویر متورم
opgezwollen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متورم
تصویر متورم
набряклий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متورم
تصویر متورم
раздутый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متورم
تصویر متورم
wzdęty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متورم
تصویر متورم
inchado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متورم
تصویر متورم
บวม
دیکشنری فارسی به تایلندی