جدول جو
جدول جو

معنی متنجع - جستجوی لغت در جدول جو

متنجع
(مُ تَ نَجْ جِ)
به طلب آب و علف شونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). جویندۀ آب و علف. (ناظم الاطباء). و رجوع به تنجع شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متوجع
تصویر متوجع
نالنده از درد، دردمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متفجع
تصویر متفجع
دردمند از سختی و بلا، مصیبت زده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منتجع
تصویر منتجع
آنکه به جستجوی آب و علف و منفعت می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
آنچه به انواع و اقسام مختلف باشد، گوناگون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منتجع
تصویر منتجع
جای آمال و آرزوها، جایی که به طلب آب و گیاه می روند، چراگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متنجس
تصویر متنجس
نجس شونده، ناپاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متفجع
تصویر متفجع
رنجور رنج کشنده دردمند شونده از سختی و اندوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنجم
تصویر متنجم
ستاره شناس گاه شناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنجس
تصویر متنجس
ناپاک، آلوده، نجس شده
فرهنگ لغت هوشیار
روایی خواهنده نیاز مند آنکه از دیگری بخواهد تا حاجت وی روا کند، روا کننده حاجت جمع متنجزین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
گوناگون شونده، گونه گونه
فرهنگ لغت هوشیار
جستگاه واش (علف گویش گیلکی)، جستگاه دهش واشجوی، دهشجوی منزلی که در آن بجستجوی احسان و آب و علف روند. آنکه بطلب احسان و آب و علف رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنجز
تصویر متنجز
((مُ تَ نَ جِّ))
آن که از دیگری بخواهد تا حاجت وی روا کند، روا کننده حاجت، جمع متنجزین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منتجع
تصویر منتجع
((مُ تَ جَ))
منزلی که در آن به جستجوی احسان و آب و علف روند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منتجع
تصویر منتجع
((مُ تَ جِ))
آنکه به طلب احسان و آب و علف رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متنجس
تصویر متنجس
((مُ تَ نَ جِّ))
نجس شونده، ناپاک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
((مُ تَ نَ وِّ))
گوناگون، دارای انواع، مختلف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متفجع
تصویر متفجع
((مُ تَ فَ جِّ))
دردمند شونده از سختی و اندوه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
گوناگون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
Assorted, Diverse, Diversified, Miscellaneous, Varied
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
varié, divers, diversifié
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
karışık, çeşitli, çeşitlenmiş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
campuran, beragam, terdiversifikasi, berbagai macam
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
মিশ্রিত , বৈচিত্র্যপূর্ণ , বিচিত্র , বৈচিত্র্যপূর্ণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
मिश्रित , विविध , विविध , विविध
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
assortito, diverso, diversificato, vario, variegato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
різноманітний , різноманітний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
variado, diverso, diversificado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
gemengd, divers, gediversifieerd, gevarieerd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
ассорти , разнообразный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
mieszany, różnorodny, zróżnicowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
gemischt, vielfältig, unterschiedlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
sortido, diverso, diversificado, variado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
혼합된 , 다양한 , 다양화된
دیکشنری فارسی به کره ای