- متمتع
- برخوردار
معنی متمتع - جستجوی لغت در جدول جو
- متمتع
- کسی که از کاری یا چیزی حظ و بهره ببرد، بهره مند، برخوردار
- متمتع
- برخورداری یابنده، بهره مند گردیدن
- متمتع ((مُ تَ مَ تِّ))
- برخوردار از چیزی، بهره مند، کسی که عمره (زیارت بیت الله با شرایط خاص) به جا آورد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
متمتعه در فارسی مونث متمتع: بهره مند: زن مونث متمتع: چون زن در مکه شود و متمتعه باشد
پاره پاره بخش بخش
شتابنده
بر خور دار
برخورداری گرفتن، منفعت گرفتن، نفع بردن
برخورداری یافتن، برخوردار شدن، حظ و بهره بردن، بهره مند شدن
برخورداری دهنده، آنکه بهره می دهد، آنکه منتفع می گرداند
آنکه بهره می دهد، آنکه فایده می رساند، آنکه تمتع می برد، بهره ور
جمع متمتع، کامیابان بر خور داران بهره مندان جمع متمتع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)