جدول جو
جدول جو

معنی ممتع

ممتع
(مُ مَتْ تَ)
برخورداری یافته. برخوردار:
صاحب عباد وقت باد ممتع در او
صف زده در خدمتش اهل هنر چون عباد.
سوزنی.
ممتع دارش از بخت و جوانی
ز هر چیزش فزون ده زندگانی.
نظامی.
خواهی که ممتع شوی از دنیی و عقبی
با خلق کرم کن چو خدا با تو کرم کرد.
سعدی (گلستان).
و از دنیا ممتع و مرفه گردانیدند. (تاریخ قم ص 216)
لغت نامه دهخدا