جدول جو
جدول جو

معنی متقاطع - جستجوی لغت در جدول جو

متقاطع
آنچه از چیز دیگر بگذرد و آن را قطع کند، در ریاضیات دو خط که به هم برسند و یکدیگر را قطع کنند، بریده بریده، مقطّع
تصویری از متقاطع
تصویر متقاطع
فرهنگ فارسی عمید
متقاطع
جدا شونده یکی از دیگری
تصویری از متقاطع
تصویر متقاطع
فرهنگ لغت هوشیار
متقاطع
((مُ تَ طِ))
قطع کننده یکدیگر، دو خط که به یکدیگر برسند و همدیگر را قطع کنند (هندسه)
تصویری از متقاطع
تصویر متقاطع
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متقاطر
تصویر متقاطر
ویژگی دو نقطه که در دو طرف قطر یک کره باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متقاطر
تصویر متقاطر
گردنده، چکنده قطره قطره چکنده، دسته های پیاپی آینده
فرهنگ لغت هوشیار
نیزه زننده، پشک زننده، برهم کوفته قرعه زننده میان یکدیگر، نیزه زننده با هم جمع متقارعین، برهم کوفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متقاطر
تصویر متقاطر
قطره قطره چکیده، دسته های پیاپی آینده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متقارع
تصویر متقارع
((مُ تَ رِ))
قرعه زننده میان یکدیگر، نیزه زننده با هم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متقارع
تصویر متقارع
بر هم کوفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقاطع
تصویر تقاطع
برشگاه، چهار راه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقاطع
تصویر تقاطع
از یکدیگر بریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متقطع
تصویر متقطع
پاره پاره و بخش بخش گردیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاطع
تصویر مقاطع
جمع مقطع، گذرگاهها، جایهای وقف قرآن، قطع کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقاطع
تصویر تقاطع
((تَ طُ))
یکدیگر را قطع کردن، قطع کردن دو خط یکدیگر را، برخورد، قطع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقاطع
تصویر مقاطع
((مَ طِ))
جمع مقطع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقاطع
تصویر تقاطع
چهارراه، در ریاضیات نقطه ای که در آن دو یا چند خط یکدیگر را قطع کنند، از هم بریدن و جدا شدن، یکدیگر را قطع کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقاطع
تصویر مقاطع
مقطع ها، محل های قطع، جاهای بریدن، محل های جدایی، پایان سخن ها، جمع واژۀ مقطع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقاطع
تصویر تقاطع
Intersection, Junction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
перекрёсток
دیکشنری فارسی به روسی
перехрестя , перехрестя
دیکشنری فارسی به اوکراینی
交叉路口 , 交叉口 , 交汇处
دیکشنری فارسی به چینی
interseção, junção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
intersection, jonction
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ทางแยก , จุดเชื่อมต่อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تقاطعٌ , تقاطع
دیکشنری فارسی به عربی
צֹמֶת , צומת
دیکشنری فارسی به عبری
交差点 , 接合点
دیکشنری فارسی به ژاپنی
교차로 , 교차점
دیکشنری فارسی به کره ای