گروهان بر یکدیگر برگردندۀ در جنگ و جز آن. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، میل کننده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به تعاود شود
گروهان بر یکدیگر برگردندۀ در جنگ و جز آن. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، میل کننده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به تعاود شود
آن که پیوسته بر کاری باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ماهر در عمل خویش. (از اقرب الموارد) ، خوی گر به چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مواظب. (اقرب الموارد) ، دلاور. (منتهی الارب) (آنندراج). شجاع و دلاور. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بازگشت کننده به کار نخستین. برگردنده. مراجعت کننده. و رجوع به معاوده و معاودت شود
آن که پیوسته بر کاری باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ماهر در عمل خویش. (از اقرب الموارد) ، خوی گر به چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مواظب. (اقرب الموارد) ، دلاور. (منتهی الارب) (آنندراج). شجاع و دلاور. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بازگشت کننده به کار نخستین. برگردنده. مراجعت کننده. و رجوع به معاوده و معاودت شود
خوگر و عادت کننده. (آنندراج) (غیاث) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) : چه سایر بندگان و خدمتکاران به انعام و بخشش خداوندی متعودند. (گلستان). و رجوع به تعود شود
خوگر و عادت کننده. (آنندراج) (غیاث) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) : چه سایر بندگان و خدمتکاران به انعام و بخشش خداوندی متعودند. (گلستان). و رجوع به تعود شود
دست به دست گردانندۀ چیزی را. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، بنوبت گیرنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به تعاور شود
دست به دست گردانندۀ چیزی را. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، بنوبت گیرنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). و رجوع به تعاور شود