- مترکب
- بر هم نشیننده و استوار گردنده
معنی مترکب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اقدام کننده به کاری به ویژه کار زشت
چشم داشت دارنده
استوار و ثابت و بر جای ایستاده
بر روی یکدیگر انباشته شده
ترساننده، پرستنده پرستش کننده عابد
ستون یافته، گرانسنگ
اقدام کننده بکاری
قافیه ای که در آن سه حرف متحرک با هم جمع شود مانند «شکند» و «فکند»
چشم به راه، منتظر
استوار و ثابت، بر جای خودایستاده، کنایه از قرارداده شده، مستقر
Perpetrator
perpetrador
Täter
sprawca
преступник
злочинець
dader
perpetrador
auteur
autore del reato
अपराधी
অপরাধী
pelaku
עוֹבֵר עֲבֵירָה
mkosaji
ผู้กระทำผิด