جدول جو
جدول جو

معنی مترکب - جستجوی لغت در جدول جو

مترکب
بر هم نشیننده و استوار گردنده
تصویری از مترکب
تصویر مترکب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
اقدام کننده به کاری به ویژه کار زشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مترقب
تصویر مترقب
چشم داشت دارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مترتب
تصویر مترتب
استوار و ثابت و بر جای ایستاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متراکب
تصویر متراکب
بر روی یکدیگر انباشته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مترهب
تصویر مترهب
ترساننده، پرستنده پرستش کننده عابد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مترکن
تصویر مترکن
ستون یافته، گرانسنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
اقدام کننده بکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مترهب
تصویر مترهب
((مُ تَ رَ هِّ))
پرستش کننده، عابد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مترقب
تصویر مترقب
((مُ تَ رَ قِّ))
امیدوار، چشم به راه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مترتب
تصویر مترتب
((مُ تَ رَ تِّ))
ترتیب داده شده، پدید آمده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
((مُ تَ کِ))
انجام دهنده کاری ناروا
فرهنگ فارسی معین
قافیه ای که در آن سه حرف متحرک با هم جمع شود مانند «شکند» و «فکند»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مترقب
تصویر مترقب
چشم به راه، منتظر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مترتب
تصویر مترتب
استوار و ثابت، بر جای خودایستاده، کنایه از قرارداده شده، مستقر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرتکب
تصویر مرتکب
Perpetrator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
преступник
دیکشنری فارسی به روسی
עוֹבֵר עֲבֵירָה
دیکشنری فارسی به عبری
ผู้กระทำผิด
دیکشنری فارسی به تایلندی