با هم گرو بستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تراهن. (قطر المحیط) : هم الجبل الاعلی اذاما تناکرت ملوک الرجال او تخاطرت البزل. (از اقرب الموارد). ، بلند کردن گشن دم خود را برای حمله ور شدن هنگام هیجان. (اقرب الموارد)
با هم گرو بستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تراهن. (قطر المحیط) : هم ُ الجبل ُ الاعلی اذاما تناکرت ملوک الرجال او تخاطرت البزل. (از اقرب الموارد). ، بلند کردن گشن دم خود را برای حمله ور شدن هنگام هیجان. (اقرب الموارد)
قطره قطره چکنده. (آنندراج) (از اقرب الموارد). هر آنچه می چکد و قطره قطره می ریزد. (ناظم الاطباء) ، چیزی پیاپی گردنده. (آنندراج) (از منتهی الارب). گروه گروه پس از یکدیگر آینده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تقاطر شود
قطره قطره چکنده. (آنندراج) (از اقرب الموارد). هر آنچه می چکد و قطره قطره می ریزد. (ناظم الاطباء) ، چیزی پیاپی گردنده. (آنندراج) (از منتهی الارب). گروه گروه پس از یکدیگر آینده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تقاطر شود
ابر که ساعتی بارد و ساعتی باز ایستد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، باران باریده شده در محلی بدون محل دیگر. (ناظم الاطباء). باران که جائی بارد و جائی نبارد. (از فرهنگ جانسون)
ابر که ساعتی بارد و ساعتی باز ایستد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، باران باریده شده در محلی بدون محل دیگر. (ناظم الاطباء). باران که جائی بارد و جائی نبارد. (از فرهنگ جانسون)
مردمیار کسی است که همیشه بخدمت بندگان خدا قیام کند و خدمت او خالی از هوا ها و شوایب نفسانی باشد و لیکن هنوز بحقیقت زهد نرسیده باشد، گاه بسبب غلبه ایمان بعضی از خدمات او در محل قبول افتد و گاه بواسطه غلبه هوا خدمت او قبول نشود
مردمیار کسی است که همیشه بخدمت بندگان خدا قیام کند و خدمت او خالی از هوا ها و شوایب نفسانی باشد و لیکن هنوز بحقیقت زهد نرسیده باشد، گاه بسبب غلبه ایمان بعضی از خدمات او در محل قبول افتد و گاه بواسطه غلبه هوا خدمت او قبول نشود
کسی است که همیشه به خدمت بندگان خدا قیام کند و خدمت او خالی از هواها و شوایب نفسانی باشد ولیکن هنوز به حقیقت زهد نرسیده باشد. گاه به سبب غلبه ایمان بعضی از خدمات او در محل قبول افتد و گاه به واسطه غلبه هوا خدمت او قبول نشود
کسی است که همیشه به خدمت بندگان خدا قیام کند و خدمت او خالی از هواها و شوایب نفسانی باشد ولیکن هنوز به حقیقت زهد نرسیده باشد. گاه به سبب غلبه ایمان بعضی از خدمات او در محل قبول افتد و گاه به واسطه غلبه هوا خدمت او قبول نشود