معنی مخاطر
- مخاطر
- خطرها، چیزهایی که مایۀ تلف شدن کسی یا چیزی است، شرف ها، بزرگی ها، جمع واژۀ خطر
واژههای مرتبط با مخاطر
مخاطر
- مخاطر
- تک ندارد سیج ها (سیج خطر) سیج جوی خطرها: و از مخاطر ایمن باشد، . . توضیح این کلمه از صیغه خود مفرد ندارد. آنکه خود را بخطر اندازد
مخاطر
- مخاطر
- آنکه خود را به خطر اندازد
مخاطب
- مخاطب
- بیننده، شنونده
بخاطر
- بخاطر
- بجهت، بسبب، برای خاطر
مخاطره
- مخاطره
- خطر، خود را به خطر انداختن، خطرناک
مساطر
- مساطر
- مسطرها، سطرآراها، خط کش ها، جمعِ واژۀ مسطر
مخاطب
- مخاطب
- کسی که دیگری با او سخن می گوید، طرف خطاب و صحبت
مخاطی
- مخاطی
- در تازی نیامده خلمی منسوب به مخاط
مخاطه
- مخاطه
- مخاطه در فارسی: سپستان از گیاهان سپستان
