معنی متجاهر
- متجاهر((مُ تَ هِ))
- آن که آشکارا فسق کند
واژههای مرتبط با متجاهر
متجاهر
- متجاهر
- کسی که عمداً کار و عمل خود را آشکار سازد
متجاهر
- متجاهر
- نما گر کسی که عمل خویش را بقصد آشکار سازد: متجاهر بفسق جمع متجاهرین
متجاهر
- متجاهر
- کسی که آشکارا و بی پرده و حجاب کار می کند. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). کسی که عمل خویش را به قصد آشکارا سازد. (فرهنگ فارسی معین).
- متجاهر به فسق، آن که علانیه و آشکارا فسق می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجاهر شود
متجاهر
- متجاهر
- آشکارساز، آشکارگر، جهری، شناخته شده، معروف
متظاهر
- متظاهر
- وانمودگر
متظاهر
- متظاهر
- تظاهر کننده، ظاهرساز
متجاسر
- متجاسر
- کسی که اظهار دلیری و جسارت می کند، کنایه از گردنکش، طغیانگر
متجاهل
- متجاهل
- خویشتن را نادان نماینده، کسی که تظاهر به نادانی می کند
متجاهره
- متجاهره
- مونث متجاهر جمع متجاهرات
