ارجمند و کمیاب گردنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نادر و کمیاب و پربها و گران و عزیز. (ناظم الاطباء). مقرب گرامی: از نهیب سلطان به یکی از متعززان اقصای هند التجا ساخت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 417). از سایر امراء متعزز و ممتاز، قولش نزد همگان حجت و با برگ و ساز بود. (عالم آرا چ امیرکبیر ص 184). و رجوع به تعزز شود
ارجمند و کمیاب گردنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نادر و کمیاب و پربها و گران و عزیز. (ناظم الاطباء). مقرب گرامی: از نهیب سلطان به یکی از متعززان اقصای هند التجا ساخت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 417). از سایر امراء متعزز و ممتاز، قولش نزد همگان حجت و با برگ و ساز بود. (عالم آرا چ امیرکبیر ص 184). و رجوع به تعزز شود
جمع شده و مجتمع گشته. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، کسی که در مکانی محصور باشد. (از اقرب الموارد). - متحیز کردن، محصور کردن:... با آن یار کنند تا آن را متحیز کند و بر یک جای بدارد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی، از یادداشت بخطمرحوم دهخدا) ، فرارکرده از دشمن. (ناظم الاطباء) ، (در اصطلاح فلسفه) آنچه در حیز حاصل شود و به عبارت دیگر هرچه قابل اشارۀ حسیه باشد و نزد متکلمان هیچ یک از جواهر جوهر نیست مگر آن که متحیز بالذات باشد یعنی قابل باشد اشارۀ بالذات را. عرض متحیز بالتبع است. در نزد حکما جوهر گاهی متحیز بالذات است و گاهی اصلا متحیز نیست مانند جواهر مجرده. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 300)
جمع شده و مجتمع گشته. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، کسی که در مکانی محصور باشد. (از اقرب الموارد). - متحیز کردن، محصور کردن:... با آن یار کنند تا آن را متحیز کند و بر یک جای بدارد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی، از یادداشت بخطمرحوم دهخدا) ، فرارکرده از دشمن. (ناظم الاطباء) ، (در اصطلاح فلسفه) آنچه در حیز حاصل شود و به عبارت دیگر هرچه قابل اشارۀ حسیه باشد و نزد متکلمان هیچ یک از جواهر جوهر نیست مگر آن که متحیز بالذات باشد یعنی قابل باشد اشارۀ بالذات را. عرض متحیز بالتبع است. در نزد حکما جوهر گاهی متحیز بالذات است و گاهی اصلا متحیز نیست مانند جواهر مجرده. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 300)
ارجمند، کمیاب، ارزنده گرانبها، پایدار استوار گرامی ارجمند: ... از سایر امرا متعزز و ممتاز قولش نزد همگان حجت و با برگ و ساز بود، نادر کمیاب، پربها قیمتی، محکم استوار
ارجمند، کمیاب، ارزنده گرانبها، پایدار استوار گرامی ارجمند: ... از سایر امرا متعزز و ممتاز قولش نزد همگان حجت و با برگ و ساز بود، نادر کمیاب، پربها قیمتی، محکم استوار