معنی متحوز متحوز (مُ تَ حَوْ وِ) بر خود پیچیده و مجتمع شده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، یک سو رفته و گوشه نشین. (ناظم الاطباء). و رجوع به تحوز شود لغت نامه دهخدا